اول ماه مه ۱۴۰۱: بسوی تدارک انقلاب سوسیالیستی

مازیار رازی

کارگران پیشتاز ایران!

در آستانهٔ اول ماه مه ۱۴۰۱ و حاشیه شیوع ویروس کرونا، کارگران پیشتاز  اعتصابِ کننده در کارخانه‌ها  و جوانان و قشرهای مختلف معترض در خیابان‌های سراسر ایران،  باید توجه کنند که انقلاب پیروزمند آتی که  خواهان پاسخ گویی ریشه‌ای به  تمام مطالبات قشرهای تحت ستم و کارگران است، باید یک انقلاب  برنامه‌ریزی شده و هدفمند باشد. تجربه تاریخی انقلاب اکتبر  ۱۹۱۷ (تنها انقلاب کارگری موفق در جهان) نشان داد که  برنامه‌ریزی و تدارک پیشین این  انقلاب، تنها توسط یک حزب اخص سیاسی، حزب پیشتاز کارگری، عملی گشت.  بدیهی است  هم در دوران انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و هم امروز هدف  نهایی کارگران سوسیالیست و مارکسیست‌های انقلابی،  تحقق جامعه سوسیالیستی  از طریق تسخیر قدرت دولتی  توسط شوراهای کارگری است. به سخن دیگر، هدف کارگران پیشتاز سوسیالیست تدارک انقلابی است که خواهان سرنگونی کامل ماشین دولتی سرمایه‌داری و استقرار یک دولت کارگری و گسست کامل از امپریالیسم باید باشد. هیچ‌یک از اعتراضات، طغیان‌ها و عصیان‌ها در شهرهای ایران  به تنهایی قادر به تغییرات بنیادین در جامعه نخواهد شد. حتی هیچ اعتصاب کارگری محلی به تنهایی  منجر به کسب مطالبات  ریشه‌ای و درازمدت کارگران نخواهد شد.

در سال‌های پیش، بیشماری از فعالان کارگری مجرب و با تجربه، بهای سنگینی برای تحقق اهداف خود پرداختند و هنوز هم در حال پرداختن هزینه‌های مبارزاتی خود هستند. تمامی مبارزات کارگری قابل ارج و تقدیرند. ما بی‌تردید باید همواره از تمامی فعالان کارگری که برای خواست‌های صنفی– سیاسی خود مبارزه کرده اند، حمایت کنیم.  اما دست‌آخر، هیچ یک از این فعالیت‌ها ما را گامی به جلو نبرده‌اند.  متأسفانه فرصت‌های بسیاری از دست رفته است.  رهبران عملی کارگران که در یک مقطع خاص با مطالبات رادیکال و ضدّ سرمایه داری پا به عرصۀ مبارزاتی می‌گذارند، نهایتاً به علت نبود یک نهاد سراسری و سیاسی، یا دلسرد می‌شوند و به کناری می‌روند، و یا در مقابل گرایش‌های بورژوایی تمکین می‌کنند .

بنابراین می‌توان اذعان داشت که شرایط عینی و لازم تغییر نظام غیر عادلانه و ضدانسانی حاکم وجود دارد.  شرایط برای سرنگونی این نظام سرمایه‌داری و جایگزینی آن با یک حکومت کارگری به شکل عینی موجود است.  آن چه غایب است، نهادی است که این تدارک را ببیند و طبقۀ کارگر و سایر قشرهای تحت ستم را سازمان دهد. این نهاد چیزی نیست جز حزب پیشتاز کارگری.

گرچه امسال شیوع ویروس کرونا، تظاهرات خیابانی و تجمعات کارگری، در راستای احقاق حقوقشان را غیر ممکن کرده است، اما تدارکات و سازماندهی مخفی هسته های کارگری و جوانان در راستای تدارک حزب پیشتاز کارگری امکان پذیر است.

در دورهٔ آتی، ایجاد تمامی نهادهای کارگری، مانند اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری، تشکل‌های مستقل کارگری، مجامع عمومی کارگری و اتحادعمل‌های کارگری و غیره، امروز، در گروِ ساختن حزب پیشتاز کارگری قرار گرفته است.

شیوه  سازماندهی انقلاب

برای درک صحیح شیوه سازماندهی می‌توان از  مقایسه مکانیسم یک اهرم  با شکل سازماندهی استفاده جست.  همانطور که می‌دانیم، یک اهرم  از سه جزء پیوند خورده تشکیل یافته که با فشار یک نیروی کوچک در یک انتها  حجم عظیمی را در انتهای دیگر ارتقاء می‌دهد. البته با استفاده از یک جز  تعیین کننده دیگر که  تکیه‌گاه اهرم است. اگر حجم بزرگ  همان توده‌های کارگران و زحمتکشان در جامعه باشند، نقطه اتکا مسلما رهبران عملی کارگری اند، و بخش فشاردهنده نیروی حزب پیشتاز کارگری است. در وضعیت انقلابی و آغاز اعتلای انقلابی و بحران اقتصادی و سیاسی در جامعه که حاکمیت دچار بحران می‌شود و توده‌ها در اعتراضات و اعتصابات به‌سر می‌برند،   و قدرت دوگانه در جامعه به‌وجود می‌آید، این سه جزء در پیوند با یکدیگر پیروزی انقلاب کارگری را تضمین می‌کند.

به سخن دیگر، تشکیل حزب پیشتاز کارگری،  در پیوند همزمان این حزب با رهبران عملی کارگران لازمه تدارک انقلاب کارگری است.

در دوره پیش ما شاهد ظهور  نطفه‌های اولیه کمیته‌های مخفی در کارخانه‌ها (هر چند پراکنده) بوده ایم. اما به علت نبود یک تشکیلات سراسری این نطفه های اولیه یا به تدریج از بین رفته اند و یا تعدادشان محدود مانده است.

هچنین حرکت‌های توده‌ای و اعتراضات خیابانی و اعتصابات پراکنده کارگری  را مشاهده کرده‌ایم، که به علت نبود یک حزب سراسری کارگری مخفی، به اهداف و مطالباتشان نرسیده اند. مسأله‌ی امروزی ما فائق آمدن بر این کمبود است. به عبارت دیگر، ایجاد پیوند هسته‌های مخفی سوسیالیستی  (که نطفه‌های اولیه  آن در حال شکل گیری است)  با  رهبران عملی کارگری مسألهٔ اصلی تدارک انقلاب آتی است. این دوبخش از اهرم (کمیته‌های مخفی کارگری و هسته‌های مخفی سوسیالیستی)  را بیشتر بررسی می‌کنیم.

اول: وضعیت کمیته‌های مخفی کارگری

کمیته‌های مخفی کارگری نهادهایی هستند که به وسیلۀ کارگران پیشتاز (رهبران عملی کارگران) که به‌هم اعتماد دارند برای تدارک مبارزۀ ضدّ رژیمی شکل می‌گیرند. (ما شاهد این کمیته‌های مخفی در اعتصابات کارگری مانند ایران ترانسفو و کارگران نیشکر هفت‌تپه بوده‌ایم). در درون این کمیته‌ها، کارگران با نظریات و عقاید مختلف شرکت می‌کنند. وجه اشتراک آن‌ها نه اشتراک برنامه‌ای و سیاسی و نه ایدئولوژیک است. کارگران در نهادهای مخفی تنها برای مقابله با مدیران کارخانه به دور یک یا چند اقدام مشخص صنفی فعالیت را آغاز می‌کنند. امّا در مراحل فوری بعدی، به علت انفجاری بودن وضعیت سیاسی در ایران، همین اقدامات صنفی اولیه به مطالبات سیاسی تبدیل شده و به مرحله بالاتر مبارزاتی ارتقاء پیدا می‌کنند.

اما، تجربه نشان داده است که این گونه کمیته‌های مخفی کارگری متاسفانه اغلب پس از سلسله فعالیت‌های مشخص  به کار خود خاتمه می‌دهند و فعالان آن پراکنده می‌گردند. یا رهبران این کمیته‌ها توسط وزارت اطلاعات شناسایی شده دستگیر و ارعاب می‌شوند و یا فعالیت‌های آنها تحت نظارت قرار گرفته و نهایتاً خسته و دلسرد می‌شوند، و یا رادیکالیسم  پیشین را از دست می‌دهند.

در واقع  امروزه آن‌چه بیش از هرچیز کمبودش در درون جنبش کارگری احساس می‌شود، عدم وجود تداوم و پیگیری مبارزات در کارخانه‌های منفرد و همچنین عدم سراسری شدن اعتصابات در کارخانه‌های ایران بوده است. به سخن دیگر، کمیته‌های خودانگیخته مخفی کارگری به علت نداشتن سازماندهی و تجربه کافی برای تداوم و گسترش اعتصابات، پس از دوره‌ای خاموش گشته و تجربه‌شان به فراموشی سپرده می‌شود. از اینجا ضرورت پیوند این کمیته‌ها با هسته مخفی سوسیالیستی نشأت می‌گیرد.

دوم، چگونگی سازماندهی هسته‌های مخفی سوسیالیستی

امروز آن چه تداوم و سازماندهی کارگران در کارخانه‌ها را می‌تواند تضمین کند، تشکیل هسته‌های مخفی سوسیالیستی بر محور یک برنامه اقدام کارگری است.  تنها راه تضمین تداوم فعالیت کمیته‌های مخفی کارگری وجود این هسته‌ها به مثابۀ ستون فقرات آن‌هاست. این هسته‌ها می‌توانند زمینه را برای ارتباط گیری کمیته‌های مخفی و سراسری کردن آن‌ها فراهم آورند و نهایتاً حزب پیشتاز کارگری را  همراه با  کارگران پیشتاز پی‌ریزی کنند.

این گونه هسته‌ها وظایف متعددی را در مقابل خود قرار می‌دهند:

اول، فعالیت سازمان‌یافته  برای پیوند خود با رهبران عملی طبقه کارگر. این اقدام می‌تواند از طریق حضور در مراکز اعتصابات کارگری و تلاش برای ارتباط‌گیری با کارگران پیشتاز (با رعایت اکید مسایل امنیتی) صورت بگیرد.

دوم، برقراری ارتباط مرتب سیاسی و بحث و تبادل نظر در درون هسته‌ها در مورد مسایل جاری سیاسی روز ایران و درس‌گیری از  تجارب بین‌المللی.

سوم، ترتیب جلسات آموزشی دربارۀ اصول اولیۀ مارکسیسم، مفاهیم سوسیالیسم، انقلاب و برنامه و تجارب جنبش کارگری در سطح جهانی.

چهارم، انتشار بولتن‌های کارگری برای توزیع میان کارگران کارخانه و نهایتا درگیر کردن کارگران پیشتاز در نگارش و توزیع بولتن‌های کارگری.

پنجم،  کمک رسانی به سازماندهی و تدارک اعتراض‌های کارگری در کارخانه و محلات. دخالت سیاسی و تشکیلاتی در فعالیت‌های خودانگیخته کارگران علیه رژیم و مدیران کارخانه و تشکیل تعاونی‌ها برای کمک رسانی به خانواده‌های کارگران در اعتصاب.

ششم، ایجاد تیم‌های مراقبت از خود (دفاع از خود)‌در مقابل  جاسوسان و نفوذی‌های رژیم در کارخانه‌ها و خنثی‌سازی آن‌ها.

چگونگی پیوند هسته‌های سوسیالیستی با کمیته‌های مخفی کارگری

تجربه ما در بیش از یک دهه گذشته نشان داده که لازمه پیوند یافتن هسته‌های سوسیالیستی با رهبران عملی و سازمانده‌های اصلی اعتصاب کنندگان در کارخانه (یعنی پیوند بین نیروی فشار و تکیه‌گاه اهرم) وجود یک«تسمه نقاله» است. تسمه  نقاله‌ای که این اقدامات مهم و اساسی را به درون کارگران پیشتاز برده و کانالی برای پیوند روشنفکرـ کارگران (هسته‌های سوسیالیستی) با  کارگرـ روشنفکران (رهبران عملی کارگری) ایجاد کند. بدون این تسمه نقاله،  اقدامات تبلیغاتی، افشاگری‌ها و اطلاع رسانی‌ها و در سطح مجازی یک امر فرعی است و  تاثیرات اساسی و تعیین کننده نمی‌گذارد. از این‌رو این اقدامات مجازی و تبلیغات باید به ایجاد و تداوم تسمه نقاله کمک رسانی کند.  استفاده از رسانه‌های جمعی و عمومی صرفا یک بخش فرعی از کار اصلی است. این‌ها  مکمل کار اصلی هستند و به خودی‌خود جای کار اصلی را پر نمی‌کنند.

اگر این استدلال را بپذیریم سؤال بعدی که باید پاسخ بدهیم ای اینست که آیا این «تسمه نقاله» در جنبش کارگری  وجود دارد؟ برخی ادعا می‌کنند که کمیته‌هایی که در سال‌های پیش نظیر «کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری»  یا «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری» و  غیره   نقش این تسمه نقاله را ایفا کرده‌اند. این استدلال درست نیست، زیرا تسمه نقاله‌ای که می‌باید پیوند ارگانیک بین هسته‌های سوسیالیستی و رهبران عملی را ایجاد کند باید از مدار اقدامات رفرمیستی و علنی کاری خارج شده شده و متکی بر یک برنامه مشخص با جهت گیری ضدسرمایه‌داری و تشکیلات مخفی باشد.

اما در سال‌های گذشته ما یک تجربه در این راستا داشته ایم. بخشی از فعالان کارگری و مارکسیست های انقلابی حدود یک دهه پیش تلاش به ساختن کمیته‌ای  تحت عنوان «کمیته اقدام کارگری» کردند. این کمیته بر محور یک «برنامه اقدام کارگری» با جهت گیری اخص ضدسرمایه‌داری  ایجاد شد و پس از سال‌ها دخالت‌گری در ایران موفق به جلب برخی از کارگران پیشتاز کمونیست شد. کمیته اقدام کارگری مبادرت به  انتشار بولتن کارگری به نام «کارگر پیشتاز» می کند.

کمیته اقدام کارگری همواره  از تمامی روشنفکر سوسیالیست  و  کارگر ـ روشنفکران دعوت به همکاری با آن کرده است. به اعتقاد ما تنها روش صحیح برای رسیدن ساختن حزب پیشتاز کارگری در آینده و پیوند خوردن دو بخش از اهرم یعنی هسته‌های سوسیالیستی و کمیته مخفی کارگری ضرورت چنین تسمه نقاله ای است.

ضرورت تشکیل اتحادعمل‌ها

در سال‌های پیش ما شاهد اتحادعمل‌هایی در درون نهادهای مختلف کارگری، کمیته‌ها و محافل کارگری موجود، بوده‌ایم. اما این اتحاد عمل‌ها به علت نبود تشکیلاتی که تداوم و دمکراسی درونی آن‌ها را تضمین کند، با تفرقه و پراکندگی مواجه شده‌اند.  برای تدارکات و سازماندهی کارگران، نهادهای کارگری باید به شکل درازمدت میان کارگران بوده و در کنار آن‌ها به مبارزه پرداخته باشند.  برای این اقدامات درازمدت، نهادهای کارگری موجود در وهلۀ نخست باید نهاد مستقل و دمکراتیک داشته باشند.  مستقل از دولت سرمایه‌داری، احزاب سیاسی قیم مآب غیر کارگری و همچنین مستقل از بوروکراسی کارگری.  استقلال از دولت سرمایه‌داری و احزاب خرده بورژوای موجود برای بسیاری از فعالین کارگری، امری است شفاف و روشن. اما استقلال از بوروکراسی کارگری در درون این نهادها امری است مخفی و ناروشن.  نهادی کارگری که دمکراسی کارگری در آن حاکم نباشد و تصمیمات سیاسی و عملی بر اساس توافقات غیر شفاف و زدوبند، بده‌بستان، باندبازی و روابط خصوصی صورت گیرد، فاقد خصلت تشکل مستقل رزمندۀ کارگری است.  نبود دمکراسی کارگری میان کارگران پیشرو نقش تعیین کنندۀ آنان را برای دخالت، رهبری و بسیج کارگران برای تجمعاتی مانند مراسم اول ماه مه، مسدود می‌کند.

تنها راه توفیق در اتحادعمل ها درگیر کردن خود کارگران به شکل توده‌ای است.  بدیهی است که شرکت صدها هزار تن از کارگران تمام اقدامات مخرب رژیم را می‌تواند خنثی کند و روحیۀ جدیدی در میان مردم عادی به وجود آورد.  درگیر کردن کارگران نیز شدنی نیست، مگر این‌که کمیته‌های موجود از ماه‌ها پیش میان کارگران تدارک این اقدام را برنامه ریزی کرده باشند.  بدیهی است که کارگران را نمی‌توان صاعقه‌وار،  آن‌هم در جامعۀ اختناق آمیز کنونی آمادۀ شرکت در مراسمی کرد. حتی اگر این مراسمِ خودِ کارگران، یعنی اول ماه مه، باشد. متأسفانه کمیته‌های موجود کارگری به جای کار پیگیر میان کارگران، از پایین و مخفی، به کارهای از بالا و علنی روی آورده‌اند. این ندانم کاری‌ها عملاً تعداد بیشتری از فعالان را غیر فعال و دلسرد کرده است. این اقدامات در سال پیش بار دیگر ضرورت ایجاد یک حزب پیشتاز انقلابی را مورد تأیید قرار داده است.  بدون وجود یک حزب پیشتاز کارگری، رهبران عملی بورورکرات موجود، فعالیت‌های کارگری را به کج‌راه می‌برند و مسیر تحولات نوین در  مبارزات کارگری را مسدود می‌کنند.

تنها چنین حزبی قادر است که نهادهای کارگری را واقعاً مرتبط و درگیر مسایل جنبش کارگری کند و رابطۀ تنگاتنگ با مسایل روزمرۀ کارگری و رهبران عملی کارگری داشته باشد. نهادهای کارگری کنونی عقب‌تر از خود جنبش کارگری هستند، و به جای اتحاد، افتراق را تشدید می‌کنند.

ضرورت رعایت مسایل امنیتی

تجربۀ اول ماه مه سال‌های پیش بار دیگر به ما می‌آموزد که برای کار سیاسی در درون طبقۀ کارگر، نیاز به ساختن کمیته‌های مخفی کارگری است. اشتباه خواهد بود که رهبران عملی کارگران شناسایی شوند و هر لحظه بنابر تصمیم مزدوران دولت سرمایه‌داری دستگیر و مورد آزار قرار گیرند. زیرا شناخته شدن و دستگیری این فعالان به تداوم مبارزات لطمه می‌زند. این کمیته‌های مخفی می‌توانند با افرادی که از پیش با آن‌ها آشنا بوده‌اند و مورد اعتماد هستند، کمیته‌های دائمی ایجاد کنند، چه هنگامی که در سطح کارخانه‌ها فعالیت دارند و چه زمانی که اعتراض یا مراسمی را سازمان می‌دهند. دولت سرمایه‌داری کنونی با وجود قدرت نمایی‌هایش، با وجود لباس شخصی‌ها و وزارت اطلاعتش، در قیاس با قدرت کارگران ایران، یک دولت توخالی و ضعیف است. اگر سازماندهی کارگری با برنامه و تدارکات و سازمان یافته صورت گیرد، نه تنها هزینه‌های کمتری پرداخت می‌شود که دولت در وضعیت ضعیف‌تری قرار خواهد گرفت. این سازماندهی نیز تنها از طریق  کمیته های عمل مخفی امکان پذیر هست.

کمیته‌های دفاع از خود

واقعیت این است که هیچ فرد، دسته، حزب و دولتی حق جلوگیری از هیچ تجمعی به ویژه مراسم اول ماه مه را ندارد. اما این حق کارگران را مزدوران دولت سرمایه‌داری به کارگران اعطا نخواهند کرد. این حق، یعنی حق تجمع نیز همانند هر حق دیگری باید از آنان با سازمان دهی و قدرت کارگری گرفته شود.

کارگران پیشرو برای مقابله با  لباس شخصی‌ها و عوامل وزارت اطلاعات تنها یک روش در مقابلشان باقی مانده است؛ سازماندهی کمیته‌های مخفی دفاع از خود. آن‌ها بایستی کمیته‌های مخفی خود را ایجاد کنند. عناصر اطلاعاتی و نفوذی رژیم در درون تجمعات و اعتراضات کارگری بایستی از سوی کمیته‌های مخفی کارگری شناسایی شوند و به هر شکلی که خود کمیته‌ها صلاح می‌دانند، عملیات مخرب آن‌ها متوقف گردد.

اکنون چه؟

در آستانۀ اول ماه مه ۱۴۰۱ و با اتکا بر تجارب سال‌های پیش، یک وظیفۀ اصلی در مقابل کارگران پیشرُوی ایران وجود دارد که متأسفانه بیش از حد به تعویق افتاده، و آن هم تدارک برای ساختن حزب پیشتاز کارگری است. حزبی که از دل کمیته‌های مخفی کارگری تکامل خواهد یافت. کمیته‌های مخفی  می‌توانند امر سازماندهی اتحادعمل‌ها و دفاع از خود و دخالتگری در حوزه‌های صنفی و سیاسی کارگران را به عهده بگیرند. کمیته‌هایی که دمکراسی درونی سایر نهادهای کارگری را تضمین کنند و از طریق تجارب عملی خودِ کارگران، تدارک اولیۀ برنامه انقلابی کارگری را برای ایجاد  حزب پیشتاز کارگری فراهم سازند. ساختن کمیته‌های مخفی در کارخانه‌ها و هماهنگی سراسری کمیته‌ها راه را برای تدارک مبارزه سراسری کارگری علیه دولت سرمایه‌داری و مدیران وابسته به دولت، هموار خواهد کرد.

در آستانه اول ماه مه ۱۴۰۱ ما در مقابل خود شاهد حضور دو ویروس در جامعه هستیم: ویروس «کرونا» و ویرس «جمهوری اسلامی» (و مزدورانش و وزارت اطلاعات). هر دوی ویروس ها جان زحمتکشان و کارگران و اکثر قشرهای جامعه را به مخاطره می اندازد. از سوی دیگر، برای مقابله با هردوی ویروس ها از پیش باید تدابیر پیش گیرانه انجام گیرد. همانطور که برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا باید از ماسک و  فاصله اجتماعی و مواد ضد عفونی و غیره استفاده شود و با تزریق واکسن آنرا نابود کرد. برای مقابله با رژیم و جلوگیری از دستگیری و اعدام باید مسایل امنیتی را اکیداً رعایت کرده و با ساختن حزب پیشتاز کارگری به مثابه واکسن ویروس «جمهوری اسلامی» اقدام به سرنگونی ماشین دولتی سرمایه داری کرد.

پیش به سوی تعمیق و گسترش کمیته‌های مخفی کارگری

پیش به سوی تشکیل حزب پیشتاز کارگری

پیش به سوی تدارک سرنگونی نظام سرمایه‌‌داری و استقرار دولت کارگری

مازیار رازی

اردیبهشت ۱۴۰۱