نقد آری، مغلطه نه ـ پاسخی کوتاه به رضا مقدم
رضا مقدم در یادداشتی با عنوان “اتهام زنی در زیر تابوت کنفدراسیون دو نبش ”کارگری – حقوق بشری“” که در بعضی سایتها منتشر شده است، مطلب خود را اینچنین آغاز مینماید: “روز ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ – چهارم فوریه ۲۰۲۴ رادیو پیام تریبون در اختیار محمد آسنگران گذاشت تا در دفاع از کنفدراسیون اتهامات کثیف و جنایتکارانه به من بزند.” این نادرست است. چرا؟
رضا مقدم اولین کسی بود که برای آن میزگرد دعوت شده بود و در پاسخ به دعوت ما نوشت “ممنون از دعوتت و زحماتی که می کشی“. برای این میزگرد از محمد آسنگران هم بعنوان موافق در مقابل نظر مخالف رضا مقدم هم دعوت کردیم که شرکت کند. در زمان قرار مصاحبه رضا مقدم اولین کسی بود که حاضر و به محض اینکه شنید محمد آسنگران نفر مقابل اوست گفت که با آسنگران در یک برنامه شرکت نمیکند چون آسنگران او را پلیس خطاب کرده است و جلسه را ترک نمود. چند دقیقه بعد یک فایل صوتی برای رضا مقدم فرستادم با این مضمون که: “سلام رضا جان، مرسی که وقت گذاشتی امروز و متاسفم که اینکار صورت نگرفت. من واقعا این ارتباطات درونی بین شماها را که کی به کی چی میگه را دنبال نمیکنم. من دنبال این هستم که نقطه نظرات مختلف را بیاریم مطرح کنیم، برای همین شما را بعنوان مخالف و محمد را بعنوان موافق آوردم. اینکه اون چی گفته و یا نظر شما راجع به اون چی هستش برایم اهمیت ندارد. شاید این نقد را به خودم داشته باشم که از قبل بگویم که چه کسانی در میزگرد شرکت میکنند. دلیل اینکه اینرا نمیگویم بخاطر این است که برای من اهمیت ندارد که کی راجع به دیگری چه میگوید. دعوت من برای نقد و بررسی هستش. به هرحال مرسی که وقت گذاشتی، من سعی میکنم که در آینده در این رابطه برنامه ای را باهم داشته باشم.”.
در همان میزگرد (لینک به میزگرد) بطور واضح و مشخص گفتم که این حق برای رضا مقدم، ستار رحمانی، فواد کیخسروی و کسانی که در این برنامه نامشان برده شده است محفوظ است تا بیایند و از خود دفاع کنند. پس همانطور که عنوان شد رضا مقدم این امکان را داشت که بماند و از نظراتش دفاع کند. رضا مقدم این امکان را داشت که درخواست کند به همان اندازه که آسنگران وقت داشته در برنامه ای دیگر تریبون داشته باشد و به مطالب آسنگران پاسخ دهد ولی رضا مقدم تصمیم گرفت در خانه بنشیند و سناریو سازی کند، تخریب کند و خود را مظلوم یک دسیسیه توسط رادیو پیام و آسنگران معرفی کند. رضا مقدم میگوید: “هیچ درجه از فحاشی و اتهام زنی آسنگران و رادیو پیام که تریبون در اختیارش می گذارد، قادر نیست فرهنگ مباحث فعالین جناح چپ و سوسیالیست جنبش کارگری علیه کنفدراسیون را آلوده کند و به بیراهه ببرد.” ولی نمیگوید که این او بود که حاضر نشد بماند و از نظراتش دفاع کند. راستی چرا؟ رضا مقدم میداند که راست نمیگوید؛ او میداند که این امکان را داشته که پاسخ دهد ولی این را پنهان میکند. راستی هدف از این تخطئه گری رضا مقدم چیست؟ و او چه هدفی دنبال میکند؟
سوالی که مقابل آقای مقدم قرار دارد این است که چطور میتوان به تاریخ نگاری شما اعتماد نمود وقتی اینچنین بعد از گذشت فقط چند روز، صحنه را به نفع خودتان تغییر و اینچنین سناریو میسازید؟
متاسفانه این فرهنگی است که همچون بختک گریبان چپ ما را گرفته است که به جای نقد و بررسی مسائل مهم جاری، اینچنین دست به تخریب و اتهام زنی کرده تا اهداف خود را دنبال کند که نتیجه آن هم چیزی نیست بجز تشدد و فردگرایی. امری که از محفلیسم و سکتاریسم برمیخیزد و گویی انگار پایانی هم ندارد.
رونوشت این یادداشت را برای آقای رضا مقدم هم فرستادیم که مثل ما که تصادفی مطلب ایشان را در اینترنت یافتیم نباشد و ایشان حق دفاع از خود را داشته باشند. در اینجا بار دیگر از رضا مقدم دعوت میکنیم تا در برنامه ما شرکت و به سوالات ما پاسخ گویند.
۱۹ اسفند ۱۴۰۲