نه به تابو، نه به خشونت به زنان: استقبال از یکم ماه مه روز جهانی کارگر
در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ با ژینو ابراهیمی مجری برنامه تلویزیونی”نه به تابو، نه به خشونت علیه زنان” مصاحبهای بمناسبت اول مه داشتم و خلاصهای از آن را در اینجا خواهم آورد.
ژینو ابراهیمی: برنامه بمناسبت اول مه روز جهانی کارگر است ضمن تبریک به شما روز اول مه را در شرایطی جشن می گیریم که صدها فعال کارگری بخاطر دفاع از حقوق ابتدائی خودشان در زندانهای رژیم اسلامی هستند. کارگرانی چون رفیق سلیمی، ناهید خداجو، اسماعیل خلیلی و شریفه محمدی و بسیاری دیگر از کارگران در زندان احاکام سنگینی دادهاند. از طرف دیگر اعتراضات کارگران و تجمعات بازنشستگان مبارزه مردم و زنان همچنان ادامه دارد. سوال این است آیا این فضای اعتراضی در مراسمهای اول مه کارگران تاثیر دارد؟
اسد نودینیان: جای هیچ انسان آزادیخواهی هیج کارگری که برای عدالت و حق زندگی و حق ایجاد تشکل و برای آزادیهای فردی مبارزه میکند و هیچ زن برابری طلبی، هیچ دانشجو و محصلی و هیچ انسانی که اعتقاد دیگری دارد، زندان نیست.
اما در چهل و پنج سال دولت اسلامی با زندان شکنجه ارعاب اعدام توانسته خود را سرپا نگه دارد. اگر ابزار سرکوب مردم را از دست این رژیم بگیرید مطمئن باشید حاکمیت آن چند روز دوام نخواهند آورد. جای تمام عزیزان زندانی فعال کارگری و زنان و مردم در بند در اول مه امسال خالی است. اما یک نکته مهم است امروز که ما به جبهه مردم و رژیم نگاه می کنیم ،تصویری که از تقابل و رویارویی این دو جبهه داریم تصویر دیگری است. مردم در سال ۸۸ گام بزرگی در تقابل با رژیم برداشتند و سنگرهای این تقابل به نحو برجستهای در اعتراضات مداوم کارگری، زنان، معلمان، جوانان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و مردم عدالتخواه خود را نشان دادهاند. اینها پیشروی ما است ، اگر چه به قیمت گزافی بدست آوردهایم اما گامهای بزرگ و مهمی است که برای ایجاد تغییر در سطح جامعه به نفع مردم برداشته شده است. شما به درستی به اعتراض و مبارزات مردم در عرصههای مختلف و کارگری اشاره کردید و شکی نیست که این تب و تاب اعتراضی و فضای سیاسی در جامعه انتظار بوجود می آورد. انتظار می رود روز اول مه در تجمعهای مختلف کارگری و همراه با خانوادهها در تمام شهرها و مراکز کارگری و محلات جشن گرفته شود. اول مه روز جشن گرفتن و امید به زندگی بهتر و قطعا روز نه گفتن به حجاب و پوشش اجباری و دخالت عهد حجری و مستبدانه دولت اسلامی در زندگی و امور شخصی مردم بویژه زنان است. مبارزه و مقاومت جنبش تودهای زنان و صدها فعال جوان در آن و کسان شناخته شدهای چون سپیده قلیانها، سلیمیها، ناهید خداجوها و دهها فعال دیگر در این سطح که بیشتر آنها در زندان هستند دستاوردهای اجتماعی با ارزش در زندگی مردم در ایران بوجود آورده است. این مبارزات شادی و سرزندگی و امید و همبستگی را رواج داده و با پرت کردن حجاب ضربات کاری بر اسلام و قوانین ضد زن آن بوجود آورده افکار آزادیخواهانه را در جامعه تقویت کرده است. در بطن چنین وضعیت اجتماعی می توانیم جشن روز اول ماه مه پر از شادی و گسترده را در همه شهرهای ایران داشته باشیم و تلاش رژیم برای ارعاب مردم را حاشیهای و کم اثر کنیم.
در شرایطی که جامعه از سال ۱۳۸۸ برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی قطبی شده از رهبران کارگری و کارگران کمونیست انتظار میرود که اول مه امسال را در اشکال مختلف با توجه به امکانات خود برگزار نمایند.دوست دارم به نکته دیگری اشاره کنم ، امروز فقدان رهبری جنبش تودهای برای بزیر کشیدن رژیم به خوبی مشاهده میشود. این توقع در جامعه هست که مانند سال ۵۷ که شعار “کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما” سر داده شد رهبران کمونیست و فعالین کارگری نقش طبقه کارگر را به این سطح برسانند و چون رهبر جنبشهای مختلف آزادیخواهانه ظاهر شوند. من فکر می کنم جا دارد که بطور دقیقتر این توقع را در مقابل کارگران کمونیست و فعالین کمونیست در جامعه قرار داد و به مسئله رهبری و چاره سر کردن این ضعف مهم سیاسی و اجتماعی بیندیشند. اگر به قطعنامهها و خواستهای کارگران، معلمان، زنان، بازنشستگان و دیگر اقشار مردم توجه کنید این ضعف بوضوح خود را نشان میدهد. مطالبه تحصیل رایگان و دروس علمی و استاندار و محیط آموزشی سالم خواست همه مردم در ایران از جمله کارگران است. توقع هست رهبران کارگری به این شرایط خطیر و نقش تاریخ سازی که می توانند در این دوره داشته باشند بیندیشند.
ژینو ابراهیمی: در چهل و پنج سال حاکمیت رژیم زنان همواره پیشرو مبارزات علیه آپارتاید جنسی بودهاند. این مبارزات از اسفند سال ۵۷ اعتراض به حجاب اجباری آغاز شد. اکنون از ۲۵ فروردین ۱۴۰۳مجداد شاهد حضور گسترده نیروهای ارشاد و لباس شخصیها برای مقابله با حجاب زنان هستیم و زنان را برای رعایت حجاب و بهر بهانهای دستگیر و زندانی میکنند.
سوال مشخص من این است ، اتحاد جنبش زنان و کارگران مسئله مهمی است در این رابطه درباره نقش و دور زنان در برگزاری روز جهانی کارگران را چگونه می بینید !؟
اسد نودینیان: در سوال قبلی به نکته مهم رهبری و نیاز کلیه جنبشهای اعتراضی به آن و توقع از کارگران کمونیست به عنوان صاحب جامعه و توان نمایندگی کردن مطالبات این جنبشها اشاره کردم. بحثی که شما به عنوان اتحاد جنبش کارگری و جنبش زنان طرح می کنید شاید زیاد دقیق نباشد ، اما نکته مهم این است که چگونه جنبش کارگری، به عبارت دقیقتر کارگران کمونیست به آن حد از توان و همفکری میرسند که چون صاحب جامعه به دخالت بپردازد و نقش بازی کند. مثلا امروز مسئله حجاب و حمله به زنان چون گذشته دوباره به کانال تعرض رژیم به کل جامعه و آزادی مردم و حقوق ابتدائی آنها تبدیل شده است. این مسئله مهمی است که کارگران آگاه بدان توجه کنند. همین روزها دولت اسلامی موشک پراکنی به طرف اسرائیل را بلافاصله بعنوان مستمسکی برای حمله به زنان مورد استفاده قرار داد. اعمال رژیم به ما میگوید که این دولت از هر رویداد سیاسی در ایران و خارج ایران در درجه اول و در همان دقایق اول برای حمله به مردم و قبل از همه زنان استفاده میکند. در دو سه روز اول بیش از ۵۰۰ نفر از زنان را بازداشت کرده و گروههای اوباش خود را عربده کشان در خیابانها به جان مردم انداخته است. رژیم اسلامی با حجاب آمد و با حجاب خواهد رفت. باید این تحمیل حجاب این کانال حمله به مردم برای ایجاد فضای ارعاب در جامعه را با مقاومت خود و دخالت کارگران به میدان تعرض مردم علیه رژیم چون دوره گذشته بعد از کشتن ژینا تبدیل کرد.
ژینو ابراهیمی: دقیقا اینطور است نیمی از جامعه ما را زنان هستند و تا زنان به آزادی کامل خود نرسند آزادی در جامعه نخواهد بود. میخواهم از شما بپرسم ما زنانی را داریم که سرپرست خانواده هستند بچه دارند و باید زندگی خود و بچه هایشان را تامین کنند ما زنان کولبر و دستفروش داریم و درآمد آنها جوابگوی زندگیشان نیست. زنان کارگر آگاه در کردستان و ایران مشغول تدارک اول مه هستند و بنظر شما چه اقدامات آنها برای این روز چیست و چگونه پیش خواهد رفت؟
اسد نودینیان: ابتدا بگویم ما که از فعالین کارگری حرف میزنیم منظورمان فعالین زن و مرد است. بعنوان مثال ناهید خداجو و پروین محمدی از فعالین جنبش کارگری هستند و بجرم فعالیت کارگری و دفاع از حقوق خود و کارگران زندانی میشوند.
برای جواب به سوالتان دوست دارم بگویم اگر امروز امکانی بود و من در آنجا بودم چه کارهایی می کردم و یا چه کارهایی را نمی کردم. اینکه به آبیدر بروم و با چند نفری اکسیونی بکنم یا حتی در داخل شهر اکسیون کوچکی انجام دهم اینگونه کارها را نمی کردم. همانگونه که در ارتباط با شهرهای بزرگ ایران گفتم اول مه در دنیا روز جشن و شادی و روز اعلام حضور طبقه کارگر به عنوان طبقهای در سطح و ابعاد اجتماعی است. تلاشم این میبود که سیمای شهر رنگ و هوای روز کارگر به خود بگیرد. مردم در شهر متوجه شوند امروز، روز کارگر و جشن آنها است. همانگونه که فعالین کارگری در کردستان در دهه شصت همین کار را کردند. در آن زمان با وجود سرکوبهای شدید رژیم ما شاهد برگزاری اول مه در پاساژ عزتی بودیم. کارگران در تجمع خود سخنرانی کردند و سرود خواندند و شیرینی پخش کردند و از مصافهای که جامعه بشری و کارگران در ایران و جهان با آن روبرو بودند صحبت کردند. به پدیده عمومی بیکاری زنان اشاره کردی ، اگر چه بحث ما مسئله اول مه است اما نکته ای را بگویم کولبری کار نیست و مردم از سر ناچاری به نا امنترین و سختترین شرایط شغل طاقتفرسا تن دادهاند. همانگون از ابتدا گفتم خواست و مطالبه کارگران یکی است و باید برای آن تلاش نمود. به بحث اول مه برگردیم اگر در هر شهری بودم تلاشم این بود که بر سیمای شهر محل کار، مدرسه، محلات و میادین آن با گرفتن مراسم و نصب کردن باندرول و عکس و نوشتن مطالبات و با حضور زنان تا حد ممکن بدون حجاب جشن روز کارگر کاملا در آن شهر نمایان باشد.