حکومت اسلامی انواع و اقسام جمعیت کرایه ای در اطراف بیت رهبری دارد که بنا به مناسبتهای مختلف پای منبر خامنه ای جمع میکند تا برایشان وراجیهای همیشگی را تکرار کند. در آستانه روز جهانی کارگر، بخشی از این جمعیت همیشه در صحنه را پای منبر او نشاندند و او این خزعبلات را پس داد:
“رکن جهش تولید کارگر است؛ با جهش تولید، کشور و آحاد مردم ثروتمند میشوند و جیب و دست کارگر پر میشود. به فرموده پیامبر خاتم(ص)، خداوند هرکسی که کارش را درست، متقن و محکم انجام دهد، دوست دارد. بوسه پیامبر(ص) بر دستان پینهبسته یک کارگر بالاترین تجلیل از کار و کارگر است. با شرط پرهیز از تنبلی و کاهلی، از دل سختیها و گرفتاریهای تحمیلی بدخواهان، فرصتها و گشایشهای بیشتری برای پیشرفت ظهور خواهد کرد و ملت ایران، به فضل الهی، به افق روشن آینده خواهد رسید”!
میتوان تصور کرد آن میلیونها کارگری که همه ثروت جامعه را خلق میکنند اما خود از آن محرومند؛ کارگرانی که معیشتشان همه روزه و مدام توسط درنده های اسلامی حاکم در ایران چپاول میشود، با شنیدن این اراجیف از دهان رهبر نظامی که تجسم بی سابقه ترین تعرض به معیشت کارگر است، چه حالی پیدا میکنند! حتما به ریش او می خندند وقتی این دغلکار عمامه دار با زر مفت در باره “بوسه پیامبر بر دستان پینه بسته کارگر” حتی فکر فریب کارگران را به مغزش راه میدهد! کارگرانی که مدتهاست مشت گره کرده اند تا پوزه خونین خامنه ای و دزدان اسلامی حاکم را به خاک بمالند!
کارگران جواب این اراجیف را قبلا در هزاران اعتصاب و اعتراض کوبنده داده اند وقتی خطاب به دزدان حاکم فریاد زده اند: “کشور ما دزخونه است، توی جهان نمونه است”؛ وقتی علیه “ثروتهای نجومی، فلاکت عمومی” اعتراض کرده اند؛ وقتی با شعار “ملک نجومی تو، ما را بی مسکن کرده” هشدار داده اند که چه بر سر کاخهایشان خواهد آمد؛ وقتی سر حکام ستمگر داد زده اند: “مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر”؛ وقتی نفرتشان از بردگی مزدی را با شعار “کارگران بیدارند، از استثمار بیزارند” برملا کرده اند؛ وقتی با طنین بلند سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی”، عزم جزمشان برای رهایی از نظام سراپا ستم را فریاد زده اند؛ و بالاخره وقتی در رژه های کوبنده شان در خیابان، چشم در چشم سرکوبگران و پاسداران سرمایه و چپاول فریاد زده اند: “فقط کف خیابان به دست میاد حقمان”!