بار دیگر اول ماه مه، روز جهانی همبستگی کارگران همه کشورهای جهان فرا رسیده است. روز اتحاد و مبارزه کارگران و همه مزدبکیران ، روز نشان دادن قدرت و ظرفیت انقلابی و همبستگی کارگران در سراسر جهان در مقابل تمامی سرمایه داران، کارفرمایان و دولت های حامی شان است. اول ماه مه، روز ارج گذاری و تجدید پیمان با تمامی مبارزات و رشادت های کارگران سراسر جهان است. روز تاکید بر حقوق بنیادی و پایه ای تمامی انسان هائی است که در ازای فروش نیروی کارشان زندگی می کنند. حقوقی که کارگران در سراسر جهان برای به دست آوردن کوچکترین بخش آن مبارزات گسترده ای را پشت سر گذاشته اند.
سال گذشته، سال تشدید بحران سرمایه داری، سال نکبت، سال نسل کشی و کشتار و مجازات جمعی مردم غزه، سال جنگ و ویران سازیهای گسترده، سال تشدید مسابقه تسلیحاتی و بالا رفتن هزینه های میلیتاریستی در همه کشورها، سال تحریمها و مجازاتها علیه مردمان بسیاری از کشورها توسط نظم نوین سرمایه، سال خانه خرابی میلیونها نفر از مردم فلسطین و اکراین و سودان و … ، سال تشدید بیکاری، گرسنگی و فقر و فلاکت دهها میلیون انسان در سراسر جهان، سال ادامه بحران اقتصادی است که از ۲۰۱۸ تاکنون ادامه پیدا کرده است. این بحران که بر بستر حاکم شدن سیاستهای نئولیبرالی در همه کشورها، با خصوصی سازی منابع و ثروتهای اجتمایی و سلب مالکیت از تولیدکنندگان مستقل همراه بود، دهها و صدها میلیون خانواده کارگری را خانه خراب کرده، میلیونها نفر را به ارتش عظیم بیکاران و بی خانمانان افزوده، با مقررات زدایی، میلیونها کارگر رسمی بنگاههای عمومی و خصوصی را به اردوی غیر رسمی کارگران موقت و پاره وقت و سفید امضا فرستاده، سیل عظیمی از دهقانان را به حاشیه شهرها پرتاب کرده و شرایطی مشقت بار برای زندگی اکثریت عظیم مردمان به ارمغان آورده است. شرایطی که مبارزه برای تامین معاش و زندگی انسانی برای بسیاری از مردمان جهان، خصوصا جوانان به امری دشوار تبدیل شده است.
در بستر بحران بزرگ سرمایه داری و تشدید رقابت های قطب های سرمایه، شاهد سقوط شدید دستمزد ها در سطح جهان، انفجار فقر، بیکاری، بی خانمانی ، تعمیق و گسترش فزاینده تضادهای طبقاتی هستیم. ادامه سیاستهای نئولیبرالی مقررات زدایی ها و خصوصی سازیها، که اشکال کار غیر مزدی، اجباری تا داوطلبانه را احیا کرده، نشانه های بازگشت احیای بردگی در نظم کنونی سرمایه است. این سیاست با بکارگیری کودکان زنان در سنگین ترین کارها در بدترین شرایط کاری، به شکل بیرحمانه ای زندگی بسیارانی را تباه میکند. میتوان بر این لیست کارگران مهاجر غیرقانونی که در ازای یک پناهگاه و یک وعده غذا به انجام شاق ترین کارها رضایت میدهند، کارگرانی که ماهها بی حقوق و دستمزد، به سخت ترین کارها تن میدهند را هم افزود. این در شرایطی است که بحران زیست محیطی و انواع سیاستهای مخرب توسعه ی سرمایه داری در حال اجراست، میلیونها روستایی از زمین هایشان کنده میشوند، شهرهای بزرگ به محاصره فقرا و بیکاران و رانده شده گان ساکن در شهرهای زاغه ای و حلبی آبادها در می آید. همه اینها بر ابعاد بحران می افزاید. این تصویر کنونی جهان ماست که با نابرابریهای باورنکردنی اش، همه اشکال بهره کشی در همه دورانهای تاریخی را بار دیگر باز تولید کرده است.
در مقابل این روند، سال گذشته، سال تظاهرات گسترده علیه جنگ و کشتار و مجازات جمعی مردم غزه توسط اسرائیل و متحدانش، سال اعتصابات و تظاهرات گسترده کارگری در فرانسه، انگلستان، آلمان، آمریکا، کانادا، هندوستان و … بسیاری از کشورهای جهان، سال مقاومت گسترده در مقابل سیاست نئولیبرال حذف بسیاری از خدمات اجتماعی و رفاهی مردم، سال افزایش سرسام آور قیمتها و کاهش سطح زندگی اکثریت عظیم مردم بود. افزایش اعتصابات و تظاهرات کارگری، با چشم اندازهای روشن وحدت مبارزاتی نیروی کار و زحمت، میتواند امیدهای تازه ای برای به شکست کشاندن سیاستهای میلیتاریستی و جنگ طلبانه سرمایه داری جهانی و قطب های متخاصم ایجاد کند. سیاست میلیتاریستی و مسابقه تسلیحاتی همه قدرتهای کوچک و بزرگ امپریالیستی، با بودجه های هنگفت، جهان ما را با موقعیت بسیار وحشتناک تری روبرو خواهد کرد. اگر در سال گذشته مردم اوکراین بودند که با خانه خراب شدن، پناهندگی و هزار درد و رنج دیگر هزینه رقابت امپریالیستی را می پرداختند؛ اینک بیش از شش ماه است که مردم غزه و فلسطین با کشتار و نسل کشی جمعی روبرویند، جنایت سازمانیافته و بیرحمانه ای که با حمایت مالی و تسلیحاتی و رسانه ای بخش قابل توجهی از قدرتهای بزرگ همراه است و بیش از یکصد هزار نفر کشته و مجروح، دو میلیون آواره، گرسنه و قحطی زده توسط ماشین جنگی اسرائیل ارمغان این سیاست بین المللی و صهیونیستی شده اند. و این درحالیست که همچنان مردم یمن، عراق، افغانستان، لیبی، سوریه، سودان، مالی، اتیوپی، صحرای غربی، چاد، بولیوی، ونزوئلا، تاوان سیاستهای تهاجمی امپریالیستها را پرداخته و می پردازند. بی سبب نیست که جنبش کارگری در اول ماه مه ۲۰۲۴ با شعار “ صلح ،نان، کار، آزادی” ، آتش بس فوری و دائمی در غزه و صلح پایدار ، در برابر سیاستهای میلیتاریستی، جنگ طلبانه، ریاضت طلبانه و حذف امتیازات رفاهی و اجتماعی از محرومان ایستاده است. بنظر میرسد سالی سرشار از اعتراضات، تظاهرات، اعتصابات در بسیاری از کشورهای سرمایه داری در پیش داشته باشیم. سالی که باید جنبش کارگری و فعالان این جنبش در همه کشورها به تجدید قوا و سازمان خود بپردازد و برای نبردهای دشوار آینده خود را آماده کند.
ایران سالهاست که سرزمین اعتصابات و اعتراضات کارگری و حقوق بگیران است. این مبارزات در سالهای اخیر در جهان بی همتا بوده است، کارگران و زحمتکشان با وجود پاندمی کرونا از میدان بیرون نرفتند و این یک استثنا قابل تحسین در سطح جهان بود که نشان از فشار و سختی های معیشت و بیزاری از حکومت و سیاستهای آن دارد. خصوصا پس از فروکش خیزش انقلابی ژینا، و سرکوب وحشیانه ی این جنبش و زندانی کردن دهها هزار معترض و کشتن صدها تظاهرکننده این خیزش، ما شاهد عروج مجدد جنبش کارگری به موازات نافرمانی غرورانگیز زنان بودیم. جنبشی که با ارائه منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مدنی و صنفی، با تاکید بر آزادی های بی قید و شرط سیاسی، آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی، لغو فوری و همیشگی مجازات اعدام بعنوان جنایت سازمانیافته دولتی، الغای همه جرائم سیاسی ، اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحاء و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیز علیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ “الجیبیتیکیوآیایپلاس”، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه، امحاء قوانین و هر گونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیر ساختهای مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبانهای رایج در جامعه، بر چیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی، باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد، مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروتهای اجتماعی مردم ایران را به یغما بردهاند. ثروت حاصل از این مصادرهها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوقهای بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی، محروم و از امکانات کمتری برخوردار بودهاند، پایان دادن به تخریبهای زیست محیطی، ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان و…و تاکید بر این که جنبش کارگری ایران بر آن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد. پرچمی روشن برای متحد شدن اکثریت عظیم مردمان ایران، برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی، در مقابله با ائتلاف های رنگارنگ و پر سرو صدای سلطنت طلبان، کاخ نشینان و بورژوازی فربه ایران قرار داده است.
سال ۱۴۰۲ سال ایستادگی بازنشستگان، سال تظاهرات و اعتراضات مداوم و گسترده و سراسری بازنشستگان ایران بود. در این سال روزهای یکشنبه دوشنبه و سه شنبه، صدای آزادی، صدای زندگی و بوی نان از تظاهرات هفتگی بازنشستگان در سراسر ایران می پیچید. سالی که فریاد « نه به اعدام، نه به زندان» با شعار زن – زندگی – آزادی گره خورد؛ سالی که کارگران صنایع کلیدی نظیر نفت و گاز و پتروشیمی و فولاد به اعتصابات گسترده دست زدند. سالی که مقاومت شجاعانه و درخشان زندانیان سیاسی، فعالان کارگری و فرهنگی زندانی، همه سناریوهای امنیتی حکومتی را با شکست مفتضحانه روبرو کردند. جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان ایران علیرغم دستگیریها، محرومیتها و هزینه های وحشتناک فعالان کارگری و اجتماعی در ابعادی تازه، ادامه کاری خود را تضمین کرد و گسترش داد.
براساس گزارشات تریبون کارگری در سال گذشته، بیش از ۳۰۶۶ حرکت و اعتراض و اعتصاب کارگری ثبت شد. این حرکات که بر بستر اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات گسترده ای که پیش از آن شکل گرفته بود، همبستگی بزرگ سراسری در اول ماه مه ۱۴۰۲ را رقم زد. این درحالیست که در چندماه گذشته شاهد افزایش گسترش حرکات اعتراضی ، تجمعات، راهپیماییها، اعتصابات و اعتراضات بازنشستگان، پرستاران ، کارگران شهرداریها و… بوده ایم که ناشی از گسترش و تعمیق بحران اقتصادی و سیاسی ، فساد گسترده، ناتوانی دولت در برآوردن خواستها و مطالبات اقتصادی و اجتماعی و ادامه سیاست ویران سازیهای چهار دهه گذشته، خشم مردم از حکومت و سیاستهای جنایتکارانه انست.
رژیم جمهوری اسلامی نه تنها بار اصلی بحران را بر دوش کارگران و زحمتکشان انداخته، بلکه پا به پای آن هر صدای حق خواهی و اعتراض به فقر و فلاکت و فرودستی را بیرحمانه سرکوب می کند. مبارزه متحد علیه سرکوب فعالان کارگری و برای آزادی بی قید و شرط همه فعالان کارگری زندانی و زندانیان سیاسی از مهم ترین و اصلی ترین الزامات گسترش همگرایی و همبستگی همه نیروهای کارگری است. مبارزه برای لغو مجازات اعدام، برابری کامل زنان و مردان و سایر هویت های جنسی، لغو کار کودکان، پرداخت دستمزد منطبق با هزینه های یک زندگی انسانی ، برچیده شدن بساط شرکت های پیمانی و پروژه ای، آزادی کامل اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، بیان و مطبوعات و در راس همه آزادی ایجاد تشکل های مستقل کارگری، آزادی احزاب سیاسی، از خواست های اساسی جنبش کارگری است. واقعیت آن است که بازنشستگان، زنان خانه دار، کودکان کار و بیکاران از جمله قربانیان بحران فروپاشی اقتصادی هستند. بی سبب نیست که شاهد گسترده ترین جنبش اعتراضی بازنشستگان در سالهای گذشته بوده ایم. از این رو مبارزه برای افزایش مستمری بازنشستگان منطبق با نرخ تورم، حق تشکل مستقل بازنشستگان و برخورداری از بیمه درمانی کامل، مبارزه برای به رسمیت شناختن کار زنان خانه دار و مزد متناسب با آن، ایجاد تشکل های مستقل زنان، مقابله با همه شکل های کار کودکان، حق آموزش رایگان برای همگان، گسترش فعالیت های مستقل در ایجاد نهادهای همیاری در حوزه حقوق و شرایط زندگی کودکان در کنار حمایت هرچه موثرتر از تلاش ها و مبارزات تشکل های مستقل موجود حامی حقوق کودک، همچنین حق برخورداری از بیمه کامل بیکاری در ایام بیکاری برای همه بیکاران و تمرکز بر سازماندهی بیکاران، از کانون های مهم مبارزاتی جنبش کارگری است.
بر زمینه این جنبش بزرگ اجتماعی و اعتصابات سراسری و امیدهای تازه است که به سال ۱۴۰۳وارد شده ایم. سالی که باید بر ضعف سازماندهی و نبود تشکلات مستقل و پایدار و سراسری کارگری، متمرکز شد و بر بستر همگرایی جنبش بخشهای مختلف کارگران و مزدبگیران ، بیکاران و فعالان جنبشهای اجتماعی ، خود را در نبردی که آغاز شده به سلاح وحدت و تشکیلات مجهز کنیم. نباید فراموش کرد که وظیفه ثابت و تخطی ناپذیر فعالان آگاه جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی ، تقویت این همگرایی ها، سازمان دادن تشکلهای مستقل و سراسری است. تشکیلات مستقل و سراسری کارگری ضرورت فوری و حیاتی برای پیروزی در نبردهای بزرگ پیش رو است.
زنده باد اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران
سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
–
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
مه ۲۰۲۴ – اردیبهشت ۱۴۰۳