تنها راه رهایی ایجاد شوراهای کار و محلات است

واقعا چیزی از بساط ننگین حاکمیت اسلامی در ذهن جامعه باقی مانده است ؟
قدیما بر این باور بودم که صرفا عدم آلتر ناتیو برابری طلبی سبب ادامه حیات حاکمیت جهل وجنایت اسلامی می باشد یا بود .
اما امروزه می دانم که آلترناتیو در زمین است و مردم روزمره نشان می دهند که هست . آلترناتیو همان خواست ومطالبات برحق برابری طلبی و آزادی خواهی است .روزانه مردم میگویند رفاه و امنیت می خواهیم .
روزمره می گویند نه اصلاح طلب نه اصول گرا ،نه شاه و نه شیخ .هیچکدام از اینها برابری طلب و آزادی خواه نیستند.
به همین دلیل است که حاکمیت می داند چیزی برای بقا باقی نمانده است.
چندین جریان چپ و هزاران شخصیت کمونیست خارج کشوری اگر چه بلحاظ سازمانی پراکنده اند اما خواست و آروزهایشان تقریبا یکی است و وجود دارند.
بیش از چهار دهه علیه حاکمیت جهل و جنایت اسلامی مبارزه می کنند. ( جامعه آزاد و برابر )هدف اصلی همه است و این همه انرژی را می توان به نفع انسجام نارضایتی ها بکار برد .
در عالی ترین شکل خود که همانا پایبندی و تعهد به ایجاد شوراهای کار و محلات باشد از شان یاری طلبید.
در عین حال همین پراکندگی احزاب و منفردین برابری طلب سبب شده است که بدرجات زیادی کارگران و زحمتکشان ،معلمان و همه اقشار مزد بگیر جامعه منتظر نمانده و خودشان دست بکار شده اند .کارگران هفت تپه با خواست مکرر ایجاد شوراهای واقعی خود ، گواه این ادعاست .
این وضعیت می رود که نارضایتی های گسترده در سرتاسر ایران  از طریق شوراهای کار ومحلات سازمان داده شود .چرا که تنها راه رهایی همانا تشکلهای منسجم جامعه از طریق شوراهای کار و محلات است .
خارج ازاین با وجود تمام نارضایتی ها متاسفانه انرژی های زیادی به هدر می رود ، چونکه دولتهای غربی وشرقی  بخاطر منافع اقتصادی خود نمی گذارند حاکمیت از پای در آمده سرنگون شود.
این مانع جدی را فقط انسجام و سازمان قوی کارگران و زحمتکشان در دل همین اعتراضات روزمره خیابانی می تواند از سر راه بردارند . توفیق پیرخضری