به استفبال اول مه روز جهانی کارگر برویم

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، مصادف با روز ١١ اردیبهشت است و فرصت زیادی به این روز نمانده است.

اول مه روز جهانی کارگر اساسا روز کیفرخواست علیه سرمایه داری و تمام مصائب آنست. به این اعتبار روز همه مردم و اعتراض سراسری در کل جامعه است. به عبارت روشنتر اول مه روز اعتراض همه کارگران، همه معلمان، همه بازنشستگان ، همه پرستاران، روز اعتراض مدافعین حقوق کودک، حقوق زن و معترضین به تخریب محیط زیست و کل جامعه است. روز اعتراض همه انسانهایی است که در این جامعه زندگی میکنند و اعتراضی دارند و خواستار پایان دادن به جهنم حاکم هستند، اعم از زن و مردم. اول مه را باید اجتماعی و سراسری برگزار کرد و این روز را به روز اعتراض کل جامعه تبدیل کرد.

در ایران اول مه بهترین فرصت برای ابراز خشم و اعتراض همه بخش های جامعه علیه توحش و بردگی سرمایه داری حاکم در سطح سراسری است. روز اعلام کیفرخواست مردم علیه کل بساط سرکوب و جنایت حاکم است. روز زدن توی دهن خامنه ای هاست که چپاول ها کرده اند و در اوج بی تامینی و فقر جامعه پیام نوروزی شان ادامه این وضع فلاکت بار به مردم است.

جنبش کارگری امروز در ایران در جلوی صحنه همه این اعتراضات قرار دارد. با عروج خود بویژه در چند ساله اخیر گفتمان های چپ و رادیکال را جلو آورده و خواستهای کل جامعه را نمایندگی کرده است. الگو و آلترناتیو شورایی را مقابل جامعه قرار داده است. در حرکت روبه جلوی جنبش کارگری ما شاهد جلو آمدن هر روز بیشتر خواستهای سراسری و شعارهای ضد سرمایه داری در کف خیابان بوده ایم. این پیشروی ها مهر خود را بر جنبش سرنگونی در ایران و خیزش های مردمی در آبان ۹۸ و اعتراضات مردمی در اصفهان وخوزستان در سال ۱۴۰۰ کوبید. در ادامه این پیشروی ها اول ماه مه امسال میتواند به یک روز بزرگ قدرتنماییی طبقه کارگر و کل مردم در برابر سرمایه داری مافیایی حاکم تبدیل شود.

به عبارت روشنتر جنبش کارگری در حرکت رو به پیش خود به مرکز ثقل اتحاد مبارزاتی بخش های مختلف جامعه علیه بساط سرمایه داری وحشی حاکم تبدیل شده است. بنابراین تجلی این اتفاق را در مناسبتی چون روز جهانی کارگر و گرامیداشت قدرتمند و سراسری آن میتوان و باید دید. با اتکا به چنین قدرتی باید به استقبال روز جهانی کارگری رفت و این روز را به یک روز مهم مبارزاتی و به نقطه عطفی در جنبش برای سرنگونی حکومت اسلامی تبدیل کرد.

هم اکنون یک جنبش کارگری فعال و رزمنده در میدان است. در این میان بخش های مختلف کارگری از جمله کارگران در مراکز کلیدی ای چون نفت و در شهرداری ها، آتش نشانی ها، مخابرات، راه آهن و در کارخانجات بسیاری در اعتراض به فقر و بی تامینی هر روزه در اعتراض و مبارزه هستند. مراکزی چون نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز بخاطر مبارزات شکوهمندی که داشته اند، جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند و یک بخش مهم از جنبش کارگری معلمان هستند که بخاطر مبارزات قدرتمند و درخشان خود بویژه در یکساله اخیر در فضای سیاسی کل جنبش کارگری و کل جامعه نقش آفرین بوده اند. معلمان میتوانند یکی از بانیان اول مه گسترده و توده ای امسال در سطح سراسری باشند. نیروی دیگر آماده برای اعتراض در چنین روزهایی بازنشستگان هستند. بخش دیگر خانوده های دادخواه هستند که شجاعانه در جلوی صحنه همه مبارزات قرار دارند و در چنین روزهایی پیشتاز و صدای آزادیخواهی، برابری طلبی ودادخواهی کل جامعه بوده اند.

از سوی دیگر ما پیوند عمیق جنبش نوین زن با جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی دیگر را به تجربه دیده ایم. هشت مارس امسال جلوه ای از آن بود. هشت مارسی که به نقطه اتحاد جنبش های مختلف اجتماعی در سطح جامعه تبدیل شد. این را برجسته تر و شفاف تر در روز جهانی کارگر باید شاهد باشیم.

خلاصه کلام اینکه تحولات شورانگیزی در مبارزات مردمی در سطح جامعه در جریان است و در متن چنین شرایطی است که به استقبال برگزاری روز جهانی کارگر میرویم . روزی که بنا بر تعریف روز اعتراض به همه وجوه مصائب سرمایه داری حاکم است و میتواند به روز تجمعات برزگ اعتراض و جشن قدرت مردم بخاطر دستاوردهایی که در مبارزات خود دشته اند تبدیل شود.

خواستهای مشترک و سراسری

اعتراضات مشترکی کل کارگران و معلمان و بازنشستگان و زنان تحت ستم و مادران دادخواه و کل مردم محروم را به هم پیوند میدهد. اعتراض به زندگی زیر خط فقر با بلند کردن پرچم افزایش حقوقها متناسب با نرخ واقعی هزینه های زندگی و از جمله خواست افزایش حقوقها به بالای ۱۶ میلیون یکی از آنهاست. بعلاوه آموزش و پرورشی با کیفیت، غیر کالایی، غیر ایدئولوژیک، شاد، انسانی و رایگان و تحقق بخشیدن به پایان دادن به کار کودک، حقوق پایه برای همه کسانیکه در آمدی ندارند و یا کم در آمدند و بطور مشخص کارگران بیکار، درمان کارآمد و رایگان، داشتن حق مسکن مناسب، پایان دادن به آپارتاید جنسی، مقابله و مخالفت با کودک همسری، پایان دادن به اختلاس ها و دزدیها ، داشتن حق تشکل، تجمع و اعتراض و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و آزادی تمامی زندانیان سیاسی، اعتراض به زندان و اعدام و سرکوبگری های حکومت و بلند کردن فریاد دادخواهی و بالاخره تاکید بر آلترناتیو اداره شورایی، هم اکنون محور های سراسری اعتراضات و مطالبات اعلام شده همه بخش های جامعه را تشکیل میدهد که همواره در قطعنامه ها، بیانیه ها و اعلام همبستگی ها از مبارزات یکدیگر انعکاس یافته است. به این اعتبار پیوند عمیقی بین اعتراضات بخش های مختلف طبقه کارگر و ٩٩ درصدی های جامعه ایجاد شده که خود را مستقیما در خواستها و مطالبات سراسری بیان میکند. بر محور این خواستها و مطالبات سراسری میشود یک اول مه بزرگ، باشکوه و سراسری را شکل داد. میشود بیانیه های مشترک داد و صف قدرتمندی از اعتراض و مبارزه را به نمایش گذاشت.

از همین رو گفتمان بر سر این موضوعات و بر سر خواستها و مطالبات سراسری یک حلقه مهم برای جلب حمایت اجتماعی همه بخش های مختلف جامعه برای تبدیل اول ماه مه به یک روز سراسری اعتراض همه مردم است.

۷ فروردین ۱۴۰۱