بشریت در آستانه اول ماه مه ۲۰۲۲

خسرو غلامی …
بار دیگر اول ماه مه، روز جهانی کارگر، نماد اتحاد و همبستگی کارگران جهان فرا رسید.
یکصدو سی وشش سال پیش در اول ماه مه ۱۸۸۶، اعتصاب و تظاهرات کارگران شیکاگو با خواست هشت ساعت کار توسط دولت سرمایه‌داری آمریکا بشدت سرکوب شد. اگر چه کارگران این کشور پرچم کاهش ساعت کار را به دست گرفته بودند؛ اما بازخوانی تاریخ جنبش کارگری ایالات متحده به ما نشان می‌دهد که ترس و وحشت بورژوازی این کشور، از «شوالیه های کار» و تکرار «کمون پاریس» در شیکاگو و دیگر شهرهای این کشور بود. جنبش هشت ساعت کار در آمریکا، جنبشی ضد سرمایه‌داری بود که حاکمیت سرمایه در این کشور را به لرزه در آورده بود. همان‌طوری که «مادر جونز» از رهبران کارگری آن روزهای آمریکا در باره ماه مه ۱۸۸۶ می‌گوید: «کارگران‌ فریاد می زدند: «هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب!» کارفرماها از خشم، خون، خون شان را می خورد. شبح انقلاب را جلوی چشم شان می دیدند…»
امروز و در دهه سوم قرن بیست‌ویکم، سرمایه‌داری جهانی هم‌چنان با در اختیار داشتن ابزارها و نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و دهها نهاد منطقه‌ای دیگر، برای جمعیت میلیاردی کره زمین تصمیم گیری می‌کند و برای ادامه چرخه انباشت سرمایه، بشریت را با کابوس جنگ و گرسنگی و ویرانی محیط زیست و مصیبت‌های بیشمار دیگری دست به گریبان کرده است.
امسال و در آستانه اول ماه مه ۲۰۲۲، کرونا – این بیماری مرگبار – وارد سومین سال خود شد و از قِبل آن، سودهای نجومی هم‌چنان به جیب انحصارات بزرگ و کوچک صاحب سرمایه در جهان سرازیر می شود. علاوه بر این، تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، اثرات فاجعه‌بار خود را برای بشریت قرن بیست و یکمی به ارمغان آورده است. مرگ و بی‌خانمانی و آوارگی میلیون‌ها انسان؛ نابودی زیرساخت‌های اقتصادی و از بین بردن نیازهای اولیه زندگی در اوکراین یک سوی این جنگ است. سوی دیگر آن، اثرات اقتصادی زیان باری است که بر شرایط کار و معیشت اکثریت فرودستان در بسیاری از کشورها می‌گذارد. و بار دیگر این توده‌های مردم هستند که باید تاوان توسعه‌طلبی و تغییر جغرافیای سیاسی جهان؛ فروش جنگ افزارهای نظامی و گسترش بازارهای جدید سرمایه امپریالیستی را بدهند. این در حالی است که کوبیدن بر طبل ناسیونالیسم و راسیسم و تهیج تفکر نژادپرستی در دو سوی این جنگ؛ بیش از پیش فرودستان دو کشور را روبروی یکدیگر قرار داده تا قربانی اهداف سرمایه‌دارنه روسیه و ناتو شوند. نکته تلخ دیگر این جنگ امپریالیستی، حمایت افراد و جریان‌های مدعی سوسیالیست از یکی از طرف های درگیر در این جنگ است. برای انسان برابری طلب شرم آور است که کشتار خونین کودکان، زنان و مردان را در جنگ ببیند و از تهاجم نظامی روسیه به بهانه مبارزه با نازیسم حمایت کند؛ و یا برعکس، نقش امپریالیستی ناتو را فراموش کند و توسعه طلبی این دُول را با گسترش و تثبیت دمکراسی تطهیر کرده و مدافع این قطب سرمایه‌داری در جهان باشد. هر انسان شرافتمندی در چهارگوشه جهان با دیدن تصاویر جنگ خونین در اوکراین؛ باید خواستار توقف فوری و پایان این فاجعه ضد بشری باشد. فرودستان نباید قربانی جنگی شوند که نه هیچ نقشی در شکل گیری و ادامه آن داشته‌اند و نه از تبعات و نتایج آن ذینفع هستند. این جنگ، جنگ آنها نیست.
در چنین شرایطی و در نبود یک قطب بین‌الملل کارگری در برابر سرمایه‌داری لجام‌گسیخته و سودپرست، اول ماه مه به عنوان نماد همبستگی جهانی کارگران، اهمیت بسزایی پیدا می کند. به این اعتبار نیاز مبرم به یک بین‌الملل کارگری که بتواند اکثریت مزدبگیران در جهان را حول جنبش مطالباتی و ضد سرمایه‌داری الغای بردگی مزدی نمایندگی و متشکل کند؛ امری حیاتی و عاجل است. همان‌طوری که بین‌الملل اول در نیمه دوم قرن نوزدهم توانست با مخاطب قرار دادن کارگران اروپا و امریکا، شعار «کارگران جهان متحد شوید» را سر لوحه فعالیت خود قرار دهد، امروز نیز ایجاد چنین نهادی بین‌المللی، برای کارگران در سرتاسر دنیا و با همان شعار انترناسیونالیستی، اهمیتی دوچندان دارد..
فرارسیدن روز جهانی کارگر بر همه مزدبگیران و فرودستان خجسته باد! گرامی باد اول ماه مه!
خسرو غلامی – هفتم اردیبهشت ۱۴۰۱