اول ماه مه۱۴۰۱ همانگونه که تحولات نشان می داد و انتظار آن میرفت به شکلی توده ای برگزار شد. صدور بیانیه های قوی از سوی تشکلات کارگران معلمان و زنان و بسیاری بیانیه های تشکلات دیگر مانند کانون نویسندگان و نیز بسیاری پیامهای شخصی نشان از این داشت که روز اول مه به عنوان نماد قدرت کارگران جایگاه خود را در جامعه ایران تثبیت کرده است.
همه بگیر و ببندها و تهدیدها که از هفته های پیش حکومت علیه فعالین چپ و کارگری سازمان داده بود و در روز ۱۰اردیبهشت در یورش صبحگاهی به منزل فعالین سرشناس معلمان به اوج خود رساند، نه تنها مانعی ایجاد نکرد بلکه خود موجب تحرک بیشتری برای بزرگداشت روز کارگر شد.
در تهران نیز “همه آمده بودند!” حکومت از ترس خود هر چه نیروی سرکوبگر در اشکال مختلف داشت به منطقه بهارستان گسیل کرده بود. لباس شخصی ها عُنق از داخل خودروهای سمند رهگذران را با کینه تحت نظر داشتند. یگان ویژه با یونیفرمهای سیاه، به سیاهی خود حکومت در رفت و آمد بودند و گسیل سربازان که با کاورهای فسفری در تمام منطقه تو چشم بودند مجلس اسلامی را در محاصره خود گرفته بودند که مبادا اول مه سال ۹۸ که در همین مکان برگزار شد و به شدت سرکوب گردید این بار در ابعاد توده ای شکل بگیرد که کنترل آن به سادگی سال ۹۸ نمی بود. اگر زمانی در ده شصت هر کس که قیافه اش به مسلمین نمی خورد بازداشت می شد، در روز اول مه ۱۴۰۱ در منطقه بهارستان تهران هر کس که قیافه اش به معلم و بازنشسته میخورد “مورد مشکوک” قلمداد میشد و با این سوال که “کجا تشریف میبرید!” جلوش را میگرفتند و هر کس جوابش این بود که آمده است به قصد تجمع از منطقه رانده میشد یا به خودروهای ون پارک شده منتقل میشدند.
بنا به گزارشی در کانال تلگرامی اتحادیه آزاد کارگران در تهران: “صحنه دستگیری برخی همکاران، امروز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت خیلی فجیع بود. یکی پیراهنش پاره و خودش زخمی شد. یک همکار خانم، چهاردست و پایش را گرفته به زور وارد ون نیروی پلیس کردند. وسایلی که در دستش بود شکست و پراکنده و دستش زخمی شد.
به قرارگاه پلیس امنیت که رسیدیم تعداد بیشتری دیدیم. شاید ۵۰ نفر بودیم. شاغل و بازنشسته، تعدادی کنشگر کارگری و یک دانشجو، عابران دستگیر شده، دو راننده تریلی، و کاسب هم کنار ما بودند. تور ماموران، صید فراگیر کرده بود.
همه بازداشت شده ها که عموما سالمند بودند باید در حیاط و پناه اندکی سایه و آفتاب انتظار می کشیدند. حتی برای دستشویی رفتن هم چالش زیاد بود. سرانجام از ساعت ۱۳ کم کم همکاران را فراخواندند تا مراحل بازجویی و عکس گرفتن و سرانجام تعهد ( کارهایی که ثابت کند پلیس امنیت و ماموران لباس شخصی، مفید هستند) سپری شد.
یکی یکی همه آزاد شدند به جز ۲ تا ۵ نفر که به طبقات بالا برده شدند.
یکی از همراهانی که آزاد نشد، آقای قاضی پور همکار بازنشسته و دیگری آقای اکبری فعال کارگری بودند.”
و لابد فرماندهان میدان سرمست از این پیروزی خیالی به بالا دستی هایشان گزارش دادند که با “فتنه روز کارگر”، با موفقیت برخورد و از تشکیل آن جلوگیری بعمل آمد! اما نفس اینکه یک منطقه شهری در مرکز تهران را به پادگان نظامی تبدیل کرده بودند خود گویایی شکست حکومتی است که جز در پناه نیروهای سرکوبگر نمی توانند نفس بکشند. بعد هم دیدیم تعدادی از معلمین خود را به پارک ملت رسانده و قطعنامه خود را خواندند و با فریاد شعار کارگر و معلم اتحاد اتحاد بر ادامه اعتراضات تاکید نمودند.
در مریوان و بوشهر حکومتیان برای اینکه کنترل را در دست داشته باشند که “مبادا انفجاری واقع بشود” به شدت کارگران و معلمان را مورد ضرب وشتم قرار دادند و تجمع کنندگان ایستادند و روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. در سقز محمود صالحی بر بالای بلوکی کنار خیابان در تجلیل روز کارگر سخن گفت.
فریاد معلمان در روز اول مه در شهرهای بسیاری در سراسر ایران پیچید که “جای ظالم ایران نیست، جای معلم زندان نیست”، از بوشهرو سنندج و شیراز و سقز و مسجد سلیمان و رشت و تبریز و شهرهای مانند ممسنی ( بنابه گزارشهای در ۵۰ شهر) فریاد و پیام معلم حاکی از آماده بودن برای قیام بود.
در شهرهای رشت و اراک و اهواز بازنشسته گان یکشنبه اعتراضی شان که این بار با روز اعتراض جهانی کارگر پیوند خورده بود فریاد حق خواهی خود را بلند کرده بودند: رئیسی دروغگو حاصل وعده هات کو.
کارگران هفت تپه قدرت خود را بار دیگر به رخ حریف کشاندند که هوشیارند و نمی گذارند دستاوردهای مبارزات شان بر باد رود.
در شهر قزوین تجمع بازنشسته گان با معلمان به نمادی عملی از اتحاد کارگر و معلم تبدیل شد. که این روز، روزی برای نشان دادن اتحاد و همبستگی کل جامعه تحت پرچم کارگران است، و همین امر بود که حکومت هر چه در توان داشت به خدمت گرفت که تا آنجا که ممکن است مانع برگزاری مراسم روز اول مه شود. امری که در آن شکست خورد.
اقدام معلمان برای بزرگداشت روز معلم در روز کارگر یک اقدام آگاهانه برای نشان دادن اتحاد کارگر معلم بود. اول مه ۱۴۰۱ نه تنها در تاریخ جنبش کارگری بلکه در تاریخ ایران به یک نقطه عطف تاریخی تبدیل شد. و کوششهای سرکوبگرانه حکومت با همه سبعیت ذاتی اش نیز نتوانست مانع شود.
این روز بخاطر بسپارید. روز اول مه ۱۴۰۱که در واقع پیوند میخورد به اول مه سال ۵۸. بی شک در یک شرایط آزاد، میتواند نشان دهد چگونه این روز به نماد همبستگی کل جامعه زیر پرچم جنبش کارگری یعنی سوسیالیسم تبدیل شود. روز اول مه ۱۴۰۱شروع این همبستگی عظیم است.