امیر جواهری لنگرودی …
یادداشت کارگری هفته
به استقبال اول ماه مه ۱۴۰۱ بشتابیم! (بخش چهارم)
اول ماه مه سال۱۴۰۱ در راه است!
در شرایطی به استقبال اول مه سال (۲۰۲۲) روز جهانی کارگر، میرویم که امسال در سطح جهان جنگ بزرگ نه فقط بر سر توپ و تانک و حمل سلاح و تجاوز، بلکه دردل جنبش محرومان، جنگ همچنان بر سردست یابی نان و ازادی است !
آتش جنگ و نفرت و کینه از جغرافیایی به جغرافیای دیگر و خاصه در جوامع پیرامونی، نشانۀ نفرت پراکنی آنانی است که منفعت کوتاه مدت و دراز مدت خود را با زیر گرفتن موقعیت نیروی طبقۀ کارگر جوامعی میبینند که آتشبیار این صحنه گردانی کینه و خشماند و صد البته طبقۀ کارگر جهانی نیز از آن رنج میبرند! از اینرو در دورۀ اخیر و در آستانۀ اول ماه مه امسال – همچون گذشته – منافع طبقۀ کارگر در سطح جهان و حتی در جوامع پیرامونی ما، در هم پیمانی با این و آن و دوری گزینی از درگیری تهاجمی ناسازگار با موجودیت نیروی رنج و کار جامعۀ خودی گره خورده است.
ازمیان دو نیروی کار و سرمایه، نیروی کاری که در برابر جنگ طلبی و تهاجم، در صحنۀ اجتماعی و نبردهای خیابانی، مقاومت دارد، طبقۀ اجتماعیای که در برابر پیشروی تجاوز جنگ طلبی میایستد و به نوعی مخالف جنگاند، با دستگیریها، زندان و تبعید روبهرویند. در ایران و در جهنم جمهوری اسلامی نیز، حاصل همۀ دسترنج کارگران و جنبشهای اعتراضی مطالبهگر در دل نبرد طبقاتی بر سر جنگ نان به تاراج میرود.
پیشتر آوردم: «ما معتقدیم در شرایط حاضر یک حزب بزرگ بر پایۀ مطالبات بی پاسخ مانده، به شکل خود بخودی، که بتواند همۀ نیروهای اجتماعی موجود را متحد بکند، در اساس وجود ندارد، بنابراین لازم است که برای متمرکز شدن بر این پراکندگی و تفرق موجود، وسعت بخشیدن به عنصر همبستگیها، همپوشانیها، همصداییهای تمامی لایههای نیروی کار در مضمون همگراییهای وسیع و موردی، بر پایۀ فصل مشترکات موجود میان بخشهای مختلف کارگران- کارمندان و مزدبگیران، معلمان، بازنشستگان، زنان، پرستاران، بهیاران، دانشجویان و بیکاران، بیش از پیش ضرورت پیدا میکند»* اگر این را نپذیریم، دراوهام خود به سر برده و در زمین واقعی مبارزۀ طبقاتی موجود در کشورحضور نخواهیم داشت!
در بافت تقویت این همگراییها است که در مییابیم اتحاد مکانیکی و یکپارچه پنداشتن جنبش کارگری با ندیده گرفتن تنوع گرایشات درونی طبقات، فکر عبث و تصور نادقیقی است؛ چرا که همبستگی و همصدایی براساس پذیرش تنوع گرایشات و مطالبات مشترک آنان است که شکل میگیرد.
پیشتر در اولین یادداشتم عمدهترین این وجوه مشترک را به شکل زیر برشمردم: «امروز همچون دیروز، همۀ نیروهای مطالبهمحور باید این واقعیت تاریخی را دریابند: اگر فعالان ما در زندانند. اگر کنشگران خیابانی ما احضار میشوند، اگر همسانسازی برای سطوح مختلف نیروهای اجتماعی خواست مشترکی است و اگر امر بالا بردن دستمزد بر پایۀ نرخ تورم نقطه به نقطه و گرانی سبد معیشت زندگی، دشواری امنیت شغلی، بازگشت بر سر کار کارگران اخراجی، خواستهای اساسی و مشترک همۀ مزد و حقوق بگیران جامعۀ هشتاد و پنج میلیونی ما است، لذا پاسخگویی به همۀ این مطالبات یا همۀ این دردهای مشترک، هرگز جداجدا درمان نمیشود! و دست یابی به این همۀ مطالبات مشترک، بدون رزم مشترک، ممکن نیست!» **
بنابراین باید مطالبات مشترک را براساس همین تنوع به حرکت درآورد، بدون اینکه استقلال همدیگر را از بین ببریم. این دقیقاً بدین معنی است که ما هم در یازده اردیبهشت (روزجهانی کارگر) میتوانیم تجمع داشته باشیم و هم در روز دوازده اردیبهشت (روز معلم) میتوانیم به خیابان بیاییم.
اگر جریانی این واقعیت عینی درون جامعه را نپذیرد و خود را یگانه فکر سازمانگر طبقات اجتماعی و وحدت اخلاقی جامعه بداند، حقانیت مبارزه درون جامعه و تناقضات موجود را درنیافته است. باید دریابیم؛ ما برآمده از جامعهای هستیم که حاکمیتاش با عریانی هر چه تمامتر بیش از چهار دهه، با تقسیم جامعه به نیروی «خودی» و «غیرخودی» همۀ وحدت اخلاقی درون جامعه را در هم ریخته و جامعۀ ما را با تضادهای آشتی ناپذیری که سرشته از اخلاق ایدئولوژیک طبقۀ حاکم است، بن پایۀ کل آحاد کشور گردانیده و چنین تفرقهای در تمامی ارکان جامعه ریشه دوانده و منافع ستمدیدگان و دینفعان را نادیده گرفتهاند. از همین رو زدودن بنیادهای بی بنیاد این همه پراکندگی و نفرت و واگراییهای گسترده و ای بسا ایدئولوژیک، توسط یک حزب و گروه و سازمان، خیالی باطل است؛ مادامیکه یک نیرو هنوز تبدیل به نمود جنبشی در اجتماع نشده و در فرایندی دموکراتیک صاحب پایگاه طبقاتی معین و مشخصی در درون جامعه نیست، چون درعینیت مبارزه جای ندارد، در عمل اجتماعی،موجودیت استقلال عمل آنان را درنمی یابد، به نوبت خویش نمیتوانند ضرورت پاسخگویی به حقانیت جنبش بزرگ و چند صدایی و پیچیدگیها و مطالبات آنها دریابد. نمی تواند موجودیتِ فاعلِ تاریخ بر بستر مبارزۀ طبقاتی را بدلیل بی ارتیاط بودن با خود فاعل تاریخ (طبقۀ ما) نیک بسنجد که آنان به دنبال تحقق نظامی اند که ازهر کس به اندازهٔ توانش انتظار کار میرود و به هر کس به اندازهٔ نیازش واگذارخواهد شد.
در جامعۀ ما بورژوازی فریبکار در صفت پُرشمار رانت خوارگی، با غارت منابع و همۀ عرصههای سودبری، بخش خصوصی و خصولتی سود مسلک که همان پیمانکاران خودی و چاق و چله سپاه پاسداران و شرکای آنان – آنچه را که طی این چهار دهه تماشاگرش بودیم که چگونه همین بورژوازی با مصادره انقلاب وخود را انقلابی نامیدن – درعمل، مردم را از انقلاب و هر سطح تحول خواهی و تغییر کیفی انقلابی رانده و رسانههای جریان اصلی سرمایه داری هم با سرخورده کردن مردم از انقلاب، دائماً این مفهوم را طرد و نفی میکنند. تمام اینها میتواند مصادیق اولیه و ابزاری برای فریب تودۀ مردم در برابر نیرنگ بورژوازی باشد. چرا که هم اینان با زور و فریب، تلاش میکنند تا درک تودهها را همواره تیره و تار و ابتکار هم جوشی، همگرایی و همصدایی و حتی هر نوع ابتکار انقلابی آنها را کند نمایند. از اینرو تنها نظارهگر بیطرف بودن و فرمان صادر کردن که لنگش کن، ما تو را رستگار خواهیم کرد، بسان پنهان کردن همه تضادهای واقعی در فراز پرچم نزدیکیهای صوری و بی پشتوانه، نمیتواند پایدار باشد. چنین ادعایی بر بنیادی چنین ناپایدار، سرانجامی جز ورشکستگی ناگزیر ندارد…
در ایران و در جهنم جمهوری اسلامی،میتوان برگزاری مراسم یازدهم اردیبهشت (اول ماه مه) و دوازدهم اردیبهشت (روز معلم) را به وسیلۀ یک رشتۀ سرخی به هم وصل نمود. میتوان این دو روز را به تجلی گاه آگاهی بخش برای همۀ نیروهای مطالبه محور درون جامعه، برای فائق آمدن به سطوح گوناگون دشواریها، با به کارگیری دهها شکل و شمایل جمعی، به شکلی شادی بخش و رزم مشترک، به دور از چشمان گزمگان و عملۀ نظام به نمایش گذاشت. بدین معنی سعی کرد مطالبات مشترک را در تجمع شهرهای گوناگون و یا به شکلهای مختلف در گرامیداشت این دو روز طرح نمود و به خیابان، کوه، در و دشت و محیط کارگری و خانوادههای معلمان زندانی برد.
یادمان نرود: در ایران تاریخ خونبار مبارزۀ طبقاتی در طی چند دهۀ اخیر دو نظام (شاه و شیخ) نشان داده هنوز آن دشمنی و عداوت پایهای بین دو قطب سرمایه و کار یا صاحبان سرمایه و کارگران مزدی تداوم داشته و دارد. هنوز که هنوز است کارگر، معلم و بازنشستۀ زن و مرد و بیکار امروزی که کارگران دیروزیاند، در تمامی لایههای کارگران بخشهای (خدمات، تولیدی و بخشهای صنعتی) همه و همه مجبورند برای گذران زندگی، نیروی کار خود را در یک یا چند رابطۀ ساده بفروشند و برای بقاء خود تلاش و مبارزۀ متشکل و سازمانیافته نمایند.
در تمامی این سالها، هنوز که هنوز است با این همه فداکاری، مبارزه، اعتصاب و اعتراض و هزینه پرداختنها، اردوی پرشمار کار، کمتر کنترل و تاثیر تعیین کنندهای در چرخۀ تولید دارند؛ از یک طرف فاقد تشکلهای مستقل در سطح داخلیاند و از طرفی نیز به دلیل اقتدار دولت رانتی و سرکوب خشن، دستگیریها و زندان کردنها و تبعید فعالان کارگری، با همۀ تلاشها و رویکرد مبارزاتی متشکل آنان، همچنان از حداقل تجمیع در درون تشکل مستقل خویش محرومند. کارگران ما هنوزتعرض شان این جا و آن جا دفاعی است و برای حفظ داشته های دیروزی خود که سرمایه داری حاکم از آنان ربوده ، تلاش میورزند. همچنان موجودیت تشکل سندیکایی ما، به دو نیروی شناخته شدۀ کارگری: (سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه) در وابستگی شان به محیط کار، تجمیع کانونهای صنفی معلمان و شورای فرهنگی آنان و بخش کانون های برون از محیط کار و دیگر کمیتههای اقدام مستقل، محدود میشود که از جانب حکومتگران به رسمیت شناخته نمیشوند. هنوز هر نوع اجتماع اعتصابی و مطالباتی، خود نفس اعتصاب و هر سطح سازمانیابی تشکل مستقل کارگری در ایران ممنوع است. هنوز تعطیلی با حقوق اول ماه مه، روز جهانی کارگر ضمانت اجرایی و قانونی ندارد. تمامی مطالبات اعلام شده کارگران با مقاومت و سرکوب سرمایه داری حاکم اسلامی، بی پاسخ مانده و هنوز فعالان شناخته شدۀ کارگری به خاطر راه انداختن تشکل مستقل خود، سندیکا و کمیتۀ هماهنگی و پیگری و دفاع از حقوق کارگران و جانبداری از آن در زندانند. فعالین مطالبات بازنشستگان در زندانند، معلمان شاغل معترض در زندانند، زنان فعال ما در زندانند و همواره احضارها به سان صفی کمر شکن در برابر خانوادههای کنشگر و میدانی بر تمامیت جامعه ما سنگینی میکند . هنوز کارگران اخراجی ما بر سر کار باز نگشتهاند.
امسال روز رزم و جنبش همبستگی کارگران جهان (اول ماه مه ) را در شرایطی در ایران برگزار میکنیم که فعل و انفعالات جنبش کارگری ایران تا حدی در مرکز توجه محافل، مجامع و گروهبندیهای سیاسی به دلیل خالی بودن کیسۀ دولت اسلامی ابراهیم رئیسی و هزینه کردن و بدهکاری به صندوق تامین اجتماعی و صندوق ذخیره پولی فرهنگیان وصندوق بازنشستگی کشور، دهان باز کرده و شکست دیگر بارۀ برجام و ادعای بازگشت پولهای بلوکه شده در دعوای بین اتحادیۀ اروپا و آمریکا به دلیل باقی ماندن سپاه پاسداران در فهرست تحریم گروههای تروریستی، توسط ایالات متحده آمریکا، امیدهای حکومت رابرباد داده وبدلیل سیاستهای بی نقشه گی دولت رئیسی منتظر دلار ۴۰هزار تومانی باید باشیم!
پس ازشکست شرمگینانۀ اصطلاح طلبی،امروز میبینیم به وسیلۀ نظر سنجیهای اینترنتی سعی میشود مکتب ورشکستۀ و امتحان پس داده سوسیال دمکراسی را درمقابل حذف چپ با ادعاهای دهان پرکن نقد چپ سنتی در بحثهای کلاب هاوسی (Club house) برجسته سازند. با زدن و رد عملکرد این و آن و نادیده گرفتن مبارزات واقعی و میدانی معلمان و کارگران و جنبشهای مطالبه محور، میخواهند به موجودیت اعتراضات خیابانی طبقۀ کارگر که میرود تندتر شود، حمله و آنرا صرفا صنفی وقانون مدارانه و اصلاح طلبانه جلوه دهند. تلاش برای استحالۀ آن در درون اقشار، لایههای اجتماعی به اصطلاح طبقۀ متوسط و دارو دستههای واماندۀ خارج کشور (دوران گذار، فرشگرد، شاهزاده و…) در این رویکرد به وضوح دیده میشود. گرچه اینک مانند همۀ اصلاح طلبان که وابسته به رانتهای گوناگون سرمایهداری و قدرت هستند با پوزخندی شادمانانه، پشتِ فرمان ابزارهای فراوان پیامرسان شبکۀ مجازی، مفت میرانند و برای محو مبارزۀ طبقاتی دنبال دست آویزند، همۀ آنان فردا مجبورند که ادعای ریشخندانه و خیال پردازانۀ دیروزی خود را پس بگیرند؛ چرا که این تنها کارگران و زحمتکشان هستند که به مثابه تنها طبقۀ اجتماعی واقعاً موجود در میدان مبارزه، با همه دشواری پیش روی، جای ویژهای در معادلات اقتصادی و سیاسی جامعۀ امروز و فردای ایران خواهند داشت و رو سیاهی به زغال میماند…
ادامه دارد ….
منبع:
* رفرنس یاد شده اول را می توایند در لینک زیر بخوانید
http://karegari.com/maghalat/2022/03/29/Aval_Maj_1401_1.pdf
** رفرنس یاد شده دوم را می توایند در لینک زیر بخوانید.
http://karegari.com/maghalat/2022/04/10/Aval_Maj_1401_3.pdf
—————————————–
علاقمندان بخش های پیشین این یادداشت ها را می توانند :
* بخش نخست این مطلب را میتوانید در سایت روزشمارجنبش کارگری بخوانید:
http://karegari.com/maghalat/2022/03/29/Aval_Maj_1401_1.pdf
* بخش دوم این مطلب را میتوانید در سایت روزشمارجنبش کارگری بخوانید:
http://karegari.com/maghalat/2022/04/03/Aval_Maj_1401_2.pdf
* بخش سوم این مطلب را میتوانید در سایت روزشمارجنبش کارگری بخوانید:
http://karegari.com/maghalat/2022/04/10/Aval_Maj_1401_3.pdf