یادداشت کارگری هفته (بخش اول)

شنیدن این شعار«دولت شش کلاسه، همین روزا خَلاصِه» درحرکت اعتراضی بازنشستگان – به گمانم در کرمانشاه – ذهنم را به خود مشغول داشت تا آنرا رصد کنم وعلت العلل سردادن چنین شعاری را درهیکل دولت قاضی القضات امام مرگ ابراهیم رئیسی در کشتار خونین قتل عام تابستان ۱۳۶۷ پی گیرم!

برآنم؛ سونامی و موج عظیم گرانی‌های کمرشکن، در کنار دستمزدهای حداقلی زیر خط فقر، درد مشترک همه‌ی آحاد بی چیزان جامعه‌ی ما اعم از زنان (شاغل- خانه دار و سرپرست خانوار) بازنشستگان و گروه‌بندی‌های مختلف بازنشستگان و از کارافتادگان و بازماندگان (حداقل بگیران وحداکثربگیران تأمین اجتماعی) بازنشستگان کشوری، فرهنگی و… معلمان شاغل وغیراستخدامی، قراردادی و روزمزد، پرستاران و بهیاران و مددکاران، دست فروشان، کارکنان دولتی و همه‌ی لایه‌های کارگران، اعم از استخدامی، قراردادی و روزمزد، ارتش عظیم بیکارشدگان امروز، کارگران دیروزو نیروی عظیم چند ده میلیونی حاشیه نشینان و بی خانمانان است که زندگی بخش عظیمی از مردم جامعه را به نابودی کشانده است. 

یک نکته روشن است؛ همه‌ی نیروی چند ده میلیونی مزد و حقوق بگیران اعم از بازنشستگان و معلمان و کارگران ما به دستمزدهای زیرخط  فقر، اعتراض مداوم دارند، به ویژه امروز با چندین برابر شدن قیمت‌ها، حتی تهیه‌ی نان خالی هم برای همگان مشکل و طاقت فرسا شده، پرسش این است: چگونه باید چرخه‌ی زندگی را گرداند؟!

امروزیک پرسش اساسی دیگر هم دربرابرکل جامعه ما دهان بازکرده و آن اینکه: در شرایطی که بیش از ۱۶۰ استاد اقتصاد دانشگاه هشدار داده‌اند، آزادسازی قیمت‌ها درشرایط تحریم و تورم توأمان، باعث افزایش فشارهای معیشتی و گسترش نارضایتی‌های اجتماعی و امنیتی می‌شود، دولت تا کجا قرار است ایده آزادسازی قیمت‌ها، که نه درمورد ۴ قلم کالای خاص، بلکه مجموعه‌ی اقلام و کالاها را در بر گرفته است، درشرایطی که حل مشکل تحریم‌های امپریالیستی نیزسرجای خود است، این طرح را پی گیرد؟ 

هیچ احتیاج به درازگویی نیست؛ بلکه باید صریح و بی پروا نوشت: این گرانی و کمبودها و خیزش عظیمی که چندین استان وشهرستان را فرا گرفته، خلق الساعه نیستند. در شرایطی که در ایران، بین ۲۰ تا بالای۶۰ درصد مواد اولیه‌ی تولید کشور مواد وارداتی است و در شرایطی که رخداد جنگ ویرانگر روسیه و اوکراین، تورم وارداتی گسترده‌ای را در مجموعه‌ی اقلام وارداتی درکل جهان شکل داد که این تورم در قیمت اقلام مصرفی ایران نیزخود را نمایان کرد. زمانی که این اقلام وارداتی گران شود، قیمت محصولات تولیدی نیز گران‌تر می‌شود. ازسوی دیگر تکالیفی در قانون بودجه ۱۴۰۱ وجود داشت که باعث افزایش قیمت‌ها شد. زمانی که پس از چند سال نرخ ارز مبنای محاسبه‌ی حقوق ورودی و خروجی گمرک از ۴۲۰۰ تومان به نرخ ETS تغییر داده شد، و نرخ دلار در دولت ناکارآمد و بی خاصیت ابراهیم رئیسی با بالای ۳۰۰۰۰ کشیده شد، این تغییر در افزایش قیمت‌ها همواره هویدا شد .

در برابر دولتیان با لُودگی هرچه تمام‌ترمی‌گویند و می‌نالند: نباید به جامعه اینطور القا کرد که افزایش همه‌ی بار تورمی اردیبهشت و خرداد ماه به اجرای سیاست عادلانه کردن توزیع یارانه‌ها ربط دارد. چرا که تنها دلیل گرانی‌ها، اجرای این سیاست نیست و دلایل دیگری چون افزایش حقوق و دستمزدها، افزایش نقدینگی و… نیز اثرات خاص خود را داشته است!

در برابر چنین ادعای مسخره آپارات دولتیان ، برای جامعه‌ی ما در دولت‌های گوناگون (سازندگی رفسنجانی، اصلاحات محمد خاتمی، دولت پادگانی احمدی نژاد، تدبیر و امید حسن روحانی، قاضی مرگ ابراهیم رئیسی) ضعف تولید داخلی ازیک سو، گران شدن نرخ ارز ازسوی دیگر و تحریم اقتصادی امپریالیسم آمریکا و کشورهای معظم سرمایه داری و بزرگ شدن هرچه گسترده‌ی نظام دلالی و رانت خواری در توزیع کالا و گستردگی مافیای همه سر اختلاس گر و پول شویی‌های مکرر، یکی داستان است پر آب چشم که زمینه‌ی گرانی و کمبود کالاها را به وجود آورد. مشخص است که این امر، در دهه‌ی ۸۰ روند گرانی تشدید شد و در دهه‌ی ۹۰ تنگدستی هرچه بیشتر طبقات کم درآمد و میانه‌ی اجتماعی شروع شد. آغاز گرسنگی و فقر دراواسط دهه‌ی ۹۰ شکل نگران کننده‌ای به خود گرفت و با شروع قرن جدید شمسی در آغاز سال ۱۴۰۱ وضعیت اسفناکی از لحاظ گرانی کالاها و تورم در جامعه رقم خورد. آنچه در دی ۹۶ و آبان ۹۸ و بعدتر در خوزستان تشنه و بی آب و خشکی زاینده رود اصفهان و دشواری پاسخ نگرفتن روستائیان زحمتکش پیرامون حقابه و ساچمه باران بر چشم و چال مردم آن سامان و موج کشتار و دستگیری‌ها  در جنبش عظیم  ترقی‌خواه فرهنگیان در سال ۱۴۰۰ و به اینطرف ، شاهد دستگیری معلمان کشور و احضار و دستگیری فعالان سندیکای کارگران شرکت واحد (رضا شهابی و حسن سعیدی) همه وهمه بربستراین خانه خرابی‌های حاکمیت اسلامی و دولت‌های همراه آنها بوده است. حاکمیت بر این باور است که مردمان ایران نباید در کف خیابان‌ها بریزند و به دهان چنین یاوه گویانی بزنند و روزگار آنان را با تباهی همراه سازند . در عوض آنان با سناریوسازی امنیتی، و طراحی نمایشات سوخته، سعی در فریب افکارعمومی دارند و می‌خواهند توجهات را به کانال‌های تلویزیونی بکشانند، تا با ایجاد نوعی رعب و وحشت، چند صباحی به عمر ننگین خود ادامه بدهند!

در این میان عموم مردمان ما اعم از یک درصدی‌ها، ۱۰ درصدی‌ها، به عبارتی پایینی‌های جامعه، ناگزیرند برای شکستن همه‌ی شاخص‌های فلاکت و مخرب نظام اسلامی، در این شرایط وانفسای اقتصادی، با خیابان آمدن و سنخیت بخشیدن به شعار «تنها کف خیابُون، به دست میاد حقمُون» نخستین قدم‌ها را برای از بین بردن سیستم دلالی کالا و فساد بیش از اندازه، تعدیل اصولی نرخ ارز، مقابله با تحریم اقتصادی و تمامی سیاست‌های نادرست و نسنجیده‌ی حاکمیت که با استفاده ازهمه‌ی توان نیروهای خویش در از بین بردن فساد ساختاری که ایجاد مافیاهای مختلف در توزیع کالاها را بوجود آوردند، اعتراض کرده و بخواهند با عبور از وضعیت موجود، خود چرخه‌ی هدایت گری را به عهده گیرند. این مهم فراهم نمی‌یاید مگر با چرخه‌ی سازماندهی و سازمانیابی و متشکل شدن نیروهای مطالبه‌گر درعرصه‌ی رویاررویی‌ها و مبارزه‌ی روزمره‌ی آنان!

برای مبارزه خیابان‌ها باید در اختیار و اشغال مردم مطالبه‌گر باشد. مکان مبارزه و انتشار آگاهی خیابان است و این را هم نیروهای متشکل و صنفی و هم توده‌های جان به لب رسیده آزموده و آموخته‌اند. حاکمیت هم با انواع شگردهای بی‌شرمانه سعی در کنترل حضور و اعتراضات خیابانی مردم داد. از بازنگری در قوانین استفاده از سلاح گرفته تا بازداشت‌ها گسترده به بهانه‌ی تجمعات غیر قانونی از معترضین در خیابان‌ها.

آینده را هم همین وزن‌کشی خیابانی مردم و حکومت سرکوبگر در کف خیابان ها مشخص خواهد کرد. وقتی خیابان در اختیار و اشغال مردم مطالبه‌گر باشد، جایی برای حکومت باقی نخواهد ماند.دراین نبرد نا برابر: یا ما سرخصم را بگوبیم به سنگ  /  یا او سر ما به دار سازد آونگ !..

پنجشنبه ۲ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۲۳ ژوئن ۲۰۲۲

  * سایت روزشمارجنبش کارگری ایران http://karegari.com/

روزشمارکارگری شماره۳ ، پنجشنبه۱۵اردیبهشت تا شنبه۳۱اردیبهشت ۱۴۰۱برابرشنبه۲۱ مه ۲۰۲۲

http://karegari.com/maghalat/2022/06/23/rooz%20shomar%20_Nr_3.pdf