یادداشت روز!
مختصری درباره پروژه “کنفدراسیون کار ایران”!
دلالان سیاسی پروژه “کنفدراسیون کار ایران” که در ۲۳ فوریه ۲۰۲۴ اعلام موجودیت کردند، تنها همان ساعت آغازین سرمست از اقدام خود بودند که با حمایت مالی و لجستیکی موسسه منفور فردریش ابرت و اتحایه زرد آلمان د.گ.ب دستاز حزب سوسیال دمکرات که همه یدی طولانی در ضدیت با کارگران و کمونیزم داشته و از طرفداران پرو پا قرص ناتو و جنایات جنگی در اوکراین و نسل کشی در فلسطین مواجه بودند، و وقتی با موج وسیع نقد و افشای کارگران و کمونیستهای داخل و خارج ایران روبرو شدند، گرد و خاکی که در مدیای آلمان و دیگر رسانه های پرو غربی راه انداختند، بسرعت فرو نشست، و دلالان سیاسی و حقوق بشری ایرانیشان که پیشقروال این محفل عروسکهای خیمه شب بازی پروژه اصلاح طلبی بودند، در کما فرو رفتند. اما در آستانه ۱ می دوباره با تشویق اربابانشان دوباره در لباس مبدل نماینده کارگرانف روحی تازه در کالبد نیمه جانشان دمیده اند، تا آماده به خدمت شوند و در راستای دیکته کردن سیاستهای دولتهای غربی به طبقه کارگر ایران خودی نشان دهند. در آستانه ۱ می روز جهانی کارگر دلالان سیاسی اصلی پروژه فدراسیون کار که در واقع رابط بین کارمندان سرسپرده تلویزیون اینترنشنال با دولت آلمان و هلند و مدیای پرو غربی میبشاند، از پیله خود دوباره بیرون آمده، و به تکاپو افتاده اند، تا به دولتها نشان دهند نهاد دستازشان”کنفدارسیون کار ایران” برغم مخالفت شدید ۹۹% کارگران و کمونیستهای داخل و خارج ایران کماکان وفادار به ادامه کاری برای تحقق ماموریتیست که به این پروژه سپرده شده است و برای هر امری آماده اند بشرطی که در سازمان جهانی کار بخدمت گرفته شوند. این دلالان ایرانی پروژه اشان از سوی کارگران و کمونیستهای داخل و خارج بشدت طرد شد و تو دهنی خورد، اما روشن است دولتهای غربی و خصوصا دولت آلمان روی این پروژه سرمایه گذاری کرده و این شکست را نمیخواهد بسرعت بپذیرد، و دارد از طریق این گمادره های حقوق بشری و اصلاح طلبی از دیگر راهها شانس آزمایی میکند، تا اگر پروزه شان به شکست حتمی منجر شد، لااقل اندکی “آبرومندانه” صورت گیرد. در همین راستا ماموریت دور دومشان سفرهای دلالان سیاسی به سایر کشورهاست تا برای این پروژه یارگیری کنند. خوش رقصی و عکس گرفتن با سران دولتها و نهاد و سازمانهای حقوق بشری که طی این روزها از سر گرفته شده در جهت خدمت به اشاعه پروژه اصلاح طلبی “کنفدراسیون کار ایران” میباشد. اما حقیقت اینست این نوع پروژه ها محکوم به شکست اند. چرا که کارگران ایران طی چهار دهه مبارزه و جانفشانی بیوقفه برای تغییر وضع موجود آبدیده و آگاهتر و هشیارتر از آنند، فریب چنین دلالان سیاسی و حقوق بشری را بخورند. و به تجربه آموخته اند نگذارند دستاوردهایشان را نیروها و جریانات فرصت طلب راست و چپ بورژوایی به این سادگی مصادره کنند.
ناصر بابامیری ۲۸.۰۴.۲۰۲۴