شیرین شمس: امروز روز بسیار پرشوری بود. شهلا دانشفر میخواهم مشخصا نظر شما را در مورد این شکل از اعتراضی که در اول ماه مه امسال ، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ برگزار شد ، آنهم در فضای سیاسی کنونی و موقعیت امروز ایران در بستر جنبش سرنگونی بشنویم.
شهلا دانشفر: حقیقتا همانگونه که گفتید اول مه امسال یک روز پرشور و پاسخ محکمی بود از طرف جامعه به سرکوبگری های حکومت. علیرغم اینکه دستگیر کردند، احضار کردند، شهر به شهر معلمان را مورد تهدید قرار دادند، آنها گفتند می ایستیم و روز جهانی کارگر را برگزار میکنیم و با حمایت وسیع اجتماعی روبرو شدند. به باور من این اول مه یکی از اجتماعی ترین و یکی از رزمنده ترین اول مه های چند دهه اخیر بوده است. این اول مه یک صحنه شورانگیز از جدال مردم برای آزادیخواهی و برابری طلبی. بود. به مناسبت این روز معلمان فراخوان دادند، بازنشستگان فراخوان دادند،. در نیشکر هفته تپه باز کارگران نیشکر هفت تپه روی سنگر رفتند و شعار مرگ بر ستمگر سر دادند. گفتند اسماعیل بخشی کارگر نمونه است و حمایت خود را از سپیده قلیان از حامیان نیشکر هفت تپه و وکیل خود فرزانه زیلابی اعلام کردند و خواستهایشان را فریاد زدند. از سوی دیگر در اول مه امسال همه تشکلها و بخش های کارگری بطور واقعی بر محور خواستهای مشترکی جمع شدند و همانطور که پیش بینی میشد اول مه امسال شد نمادی از اتحاد و همبستگی بخش های مختلف جامعه . این را در قطعنامه های مستقل و یا مشترک ویژه روز جهانی کارگر بر سر آزادی و برابری، علیه تبعیض و نابرابری، علیه اختلاسها و دزدیها، و علیه فقر و بندگی شاهد بودیم. در این قطعنامه ها از خواستها و معضلات کارگران، معلمان، و بازنشستگان و با تاکید بر افزایش دستمزدها و حقوق پایه ای چون درمان رایگان و تحصیل رایگان تا حقوق کودک و حقوق زن و دگرباشان، از محکوم کردن سیاست فاشیستی جمهوری اسلامی علیه مهاجرین افغان و جنایتها و سرکوبگری هایش تا دفاع از حق تشکل و تجمع و تحزب و اعتراض طرح شده بود.
این همه جانبه گری و شفافیت مطالبه گری ها طبعا فقط در سطح قطعنامه ها نیست. بلکه اینها همه موضوعات اعتراض در کف خیابان بود. و این دارد تصویری از اوضاع سیاسی امروز و اینکه امروز جامعه کجا ایستاده است را بدست میدهد. همه اینها محورهای مشترک مبارزاتی جامعه علیه جهنم جمهوری اسلامی و رهایی از شر سرمایه داری حاکم و برای داشتن یک زندگی شایسته انسانی است. نکته شورانگیز اینجاست که جنبش کارگری در راس اعتراضات جامعه چطور توانسته است همه این گفتمانها را آنهم با آلترناتیو شورایی بویژه در روزی چون روز جهانی کارگر به کف خیابان بیاورد. به این اعتبار در روز جهانی کارگر اتفاقات بساری افتاد و باید یک دست مریزاد بزرگی گفت به همه سازماندهندگان و رهبران این روز بزرگ و سراسری اعتراضی. در همین جا تاکید ما بر آزادی فوری بازداشت شدگان این روز است و دو شعاربسیار برجسته تجمعات روز جهانی کارگر یکی شعار معلم زندانی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد بود و دیگری شعار معلم، کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد بود. همچنین شعارهایی که مستقیم حکومت را و اختلاسها ودزدی هایش را به چالش میکشید سر داده شد.
این چنین است که مردم جانانه در مقابل این حکومت ایستاده اند. به نظر من اتفاقاتی که در روز جهانی کارگر گذشت حتی به یک معنا با خیزش آبان قابل مقایسه است. ما بعد از خیزش آبان، خیزش مردمی در خوزستان را داشتیم . خیزش کشاورزان و به همراه آنان اعتراضات مردمی در اصفهان را داشتیم . امروز هم مردم در صفوف متشکل با خواسته ها و مطالبات روشن رادیگان و چپ و انسانی به میدان آمده اند. و بدین شکل یک روز این چنینی را که اساسا روز آزادیخواهی و روز اعتراض به تبعبض و نابرابری است را برای بیان اعتراض سراسری خود رقم زدند.قطعنامه های اول مه پلاتفرم های مردمی برای رهایی از جهنمی است که جمهوری اسلامی بر پا کرده است.
شیرین شمس: هر اعتراضی ، ا ز اعتراضات سراسری گرفته تا تجمعات مختلفی که به پا میشود و یا اعتصابات کارگری تهدیدی برای جمهوری اسلامی محسوب میشود. مشخصا اول ماه مه امسال که یک نقطه عطف مبارزات مردم بویژه کارگران و معلمان علیه جمهوری اسلامی است، فکر میکنید به چه میزان تهدیدی برای جمهوری اسلامی محسوب میشود و چه تاثیری بر اتفاقات پیش رو خواهد گذاشت؟
شهلا دانشفر: به نظر من این اول ماه مه همانطور که تاکید کردم نمادی از اتحاد جنبش های مختلف کارگری و مردمی بود. نماد اتحاد جنبش هایی قدرتمندی چون چنبش معلمان، بازنشستگان ، کشاورزن، دادخواهی و پیشاپیش آن کارگری و نیز همه بخش های جامعه بود. به این اعتبار یک هشدار جدی به حکومت بود. برای اینکه این جنبشها هر کدامشان اعتصابات، سراسری و تجمعات سراسری را به نمایش گذاشته و الگو بدست داده اند. و در کنار اینها کارگران نفت را می بینیم . نیشکر هفت تپه را می بینیم. و وقتی همه اینها در روزی چون روز جهانی کارگر کنار هم قرار میگیرند و خواستهای مشترکشان را فریاد میزنند این یک هشدار جدی و تکاندهنده برای حکومت است. همانطور که اشاره کردم این اتفاق ترسیمی از آینده جامعه است . نه آینده دور بلکه آینده نزدیک جامعه است. شرایطی که بسرعت جامعه دارد بسوی تعیین تکلیف و رها شدن از توحش و بربریت حاکم حرکت میکند. در عین حال جمهوری اسلامی تلاش بسیار کرد که جلوی این اتفاق را بگیرد. دستگیر کرد. احضار کرد. دادگاه به پا کرد. ولی معلمان، کارگران و مردم معترض جانانه ایستادند و گفتند این سرکوبگری ها تاثیری بر ادامه مطالبه گری آنها نخواهد گذاشت. در تهران شما می بینید که حکومت جلوی مجلس را قرق کرد که تجمع صورت نگیرد. اما شماری از معلمان زن به پارکی رفتند و آنجا پیام ادامه اعتراض را سر دادند. در بوشهر شاهد صحنه جدال مردم با سرکوبگران حکومت بودیم. قبل از آنهم در آستانه اول مه شاهد بودیم که چطور معلمان جانانه در مقابل سرکوبگری های حکومت ایستادند. جلوی دادگاهها را به محل اعتراض خود تبدیل کردند و علیرغم دستگیری ها بیانیه دادند و اعلام کردند که تجمعات اول مه را برگزار خواهند کرد. یک نمونه اش درگیر شدن با نیروی سرکوب در یاسوج و بیرون کشیدن بهامین معلم معترض از دست سرکوبگران بود. اینها همه نشانه سطح دیگری از مبارزه در این جامعه است. مبارزاتی که قوام پیدا کرده است.بلوغ پیدا کرده و به خود سازمان داده است.
به این ترتیب اوضاع به سمت اعتصابات عمومی. و با اتحاد مبارزاتی کارگران و مردم حرکت میکند. بسوی تعیین تکلیف نهایی پیش میرود. جمهوری اسلامی هم این را بخوبی دریافته است. و به همین دلیل وحشت کرده و سعی کرد جلوی تجمعات را بگیرد. مردم کوتاه نمی آیند. متحد و منسجم ایستاده اند و وجد آور اینجاست که جامعه با خواستهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه و با خواستهایی که اعلاممیکند تبعیض نباشد، فقر و گرانی نباشد.حقوقهای نجومی نباید باشد و دارد از جامعه ای انسانی سخن میگوید.
شیرین شمس: با این اول مه، با این بیانیه ها و با این رویکردی که در جامعه شاهدیم چقدر الان فضا برای یک اعتصاب سراسری یا اعتصاب عمومی آماده است؟
شهلا دانشفر: به نظر من فضا بسیار آماده است . بخش های مختلف جامعه اعتصاب سراسری را به آزماش گذاشتند و موفق بیرون آمدند. معلمان در حدود ۲۰۰ شهر اعتصاب و تجمع داشتند و فراخوان دهنده تجمعات روز جهانی کارگر بودند. بازنشستگان یکشنبه های اعتراضشان برپا است و از فرخواندهندگان این روز بودند. همینطور کارگران پیمانی نفت که همین الان بخش هایی از آن در اعتصابند. زیر فشار بخشی از آنها پیمانکاران به برخی از خواستهای کارگران گردن گذاشتند. و در نتیجه بخش های دیگر نفت دارند به اعتصاب می پیوندند. و وقتی در اول ماه مه همه این بخش ها را کنار هم میبینیم معنایش اینست که تا اعتصاب عمومی فاصله ای نمانده است. یعنی گردآمدن جامعه حول خواستهای مشترک . یعنی کنار هم قرار گرفتن جنبش کارگری، جنبش رهایی زن، جنبش دادخواهی و جنبش های مختلف اجتماعی. یعنی عزم جزم جامعه برای پایان دادن به این بربریت و توحش. یعنی ایستادن در مقابل سرکوبگری ها. به این اعتبار زمینه برای اعتصابات سراسری عمومی بسیار فراهم است. و باید با این چشم انداز اوضاع را رصد کنیم. این اول مه سرآغاز یک دوره جدید تر ، فراتر و پیشروی های بیشتر است.
شیرین شمس. متشکرم که در این برنامه شرکت کردید.