روز جهانی کارگر، روز اتحاد طبقاتی کارگران علیه نظام سرمایه داری!

بیانیه اول مه ی حزب سوسیالیست انقلابی ایران(١۴٠٢-٢٠٢٣)

روز جهانی کارگر، روز اتحاد طبقاتی کارگران علیه نظام سرمایه داری!

“سال ١۴٠٢میتواند سال سرنوشت سازی باشد برای کارگران و زحمتکشان ایران”

به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی طبقه کارگر، ضمن تبریک و شادباش به کارگران و مبارزین راه آزادی و برابری، بر ضرورت مبرم مارشهای کارگری، که به روشنی پرچم سوسیالیستی و کیفرخواست طبقاتی کارگری علیه نظام استثمارگر و ظالمانه سرمایه داری بر آن حک خورد باشد، تاکید میکنیم!. کارگران را فرامیخوانیم که با اتحاد صفوف جنبش طبقاتی خود پرچم انقلابی ضد کاپیتالیستی مارکس را علیه نظام سرمایه داری، بیش از پیش زنده تر، بر افراشته تر و با قدرت طبقاتی به مراتب نیرومند تری به اهتراز در بیاوریم!. یکبار دیگر عزم و اراده و تعهد خود را برای پایان دادن به جهان ضد انسانی کار بردگی مزدی سرمایه داری، و تحقق یک جامعه آزاد، برابر، مرفه، بدون مزد و مالکیت بر ابزار تولید، و رسیدن به جامعه شورایی و سوسیالیستی را، اعلام نمائیم!

 در جهان امروز”متمدن”سرمایه داری، به جز تداوم استثمار، نابرابری، جنگ، خانه خرابی، وبغیر از اعمال توحش و فقر و  بربریت عریان و سازمانیافته هیچ”دستاورد”ی برای بشریت به همراه نداشته ونخواهد داشت!. تحولات کنونی جهان امروز و افسارگسیختگی نظامهای سرمایه داری بیش از پیش علیه سعادت،امنیت، رفاه و آزادی شهروندان و آرمانهای والای انسانی آنان و طبقات استثمار شونده عمل میکند. در کنار تحمیل مستمر نیروی کار ارزان به میلیاردها کارگر و انسان رنجدیده و سود آوریهای بیشماری از قبل آن، تداوم جنایت و آدمکشی های گسترده نیابتی نیز از سوی دولتهای امپریالیستی و دول همپیمان بورژوایی، زندگی برده وار و غیر انسانی را به یک روند”عادی”برای جامعه تبدیل نموده اند. دولتها و جنبشهای ارتجاعی حامی چنین نظام ظالمانه ی این موقعیت غیر انسانی را همواره در قالبهای خرافی و فریبنده ی مانند دفاع از:”کشور و میهن”،”ملت وخاک و زبان”،”فرهنگ و دین و نژاد”، وغیره، با عربده کشیهای ملیگرایانه و مذهبی، و یا”دمکراسی”طلبی و”حقوق بشری” تزئین کرده اند و کلاه  روی سر بخشی از مردم گذاشته اند.  بدینترتیب منافع کثیف اقتصادی، سیاسی و دولتی طبقه انگل، استثمارگر، مفتخور، دزد و فاسد خود را در چنین پوششهای محقق و تامین کرده اند. به وجود آوردن چنین شرایطی نه تنها به خاطر منفعتهای کور اقتصادی و سیاسی بی انتهای قدرتهای نظامی-اقتصادی بزرگ و کوچک و به حراج بردن ثروت و سامان کشورهای جنگ زده و حاصل رنج کارگران و زحمتکشان صورت میگیرد، که بطریق اولی واسطه ای نیز میشود که اولا بحرانها و مشکلات خود را لاپوشانی نمایند و افکار عمومی را در جهت مناطق “بحران زده”،از جمله در خاورمیانه و آسیا و مناطق”جنگ زده” مهندسی کنند،ثالثا تلاش میگردد تا عاملین اصلی چنین جهان و جنگ و ویرانگریی را نزد افکار عمومی منحرف،تحریف و به فراموشی سپرده شود. آنها میخواهند واقعیت جنایتکارنه بودن نظام طبقاتی و نظام مزدی مملو از استثمار و جنایت و جنگ و تحقیر و بردگی، و مرگ و میر هر روزه میلیونها انسانی که حتی به خاطر محروم بودن از لقمه ی نان و مقداری دارو و مسکن جانشان را از دست میدهند، به فراموشی کامل سپرده شوند!،روندی که کلیه نیروهای درگیر در جنایت دولتهای امریکا و اروپا و روسیه تا منطقه آسیا و خاورمیانه، در آن ذینفع اند  و در راستایی منافع و حاکمیت جنایتکارانه خود از آن بهره میبرند.

در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی و بورژوازی ایران، و کلیه شاخه های مختلف حامی نظام کار مزدی، نه تنها شاهد چهریه کریه و ضد انسانی نظام سرمایه داری جهانی بوده و هستیم، که در بستر سرمایه داری “ورژن ایرانی”،با یک رژیم قرون وسطی سرمایه دارای به غایت استثمارگر، ضد کارگر، ضد زن، بیرحم، ضد آزادی، سلاخی کننده و شلاق زن و آدمکش نیز مواجه هستیم. بورژوازیی که به طبقه کارگر هر سال ۵-۶ برابر دستمزدهای زیر خط فقر را با زورگویی و بدون داشتن از حق اولیه تشکل، تحزب، اعتصاب و اعتراض، تحمیل میکنند. سرنگونی و نابودی فوری چنین نظامی نه تنها یک وظیفه فوری کارگری و سوسیالیستی میباشد، که باید امر هر انسان و نیروی آزادیخواه و انقلابی نیز میبود. برعکس ادعاهایی پوچ غیر انقلابی-پوپولیستی و بورژوازی در صفوف پوزسیون و اپوزسیون، هرگز نمیتوان با زبان خوش و یا صرفا از راه”اعتراض خیابانی”،”خشونت پرهیز”،”مدنی”،”رفراندوم”و غیره چنین نظام وحشی سرمایه داری اسلامی تا دندان مسلح و تروریست را از سر راه برداشت. باید به این واقعیت ساده ایمان داشت که کارگر و سوسیالیسم و کمونیسم امروز تنها با قهرانقلابی  و قدرت متشکل و سازمانیافته طبقاتی قادر به سرنگونی کلیت این نظام و جمع کردن بساط جهل و جنایت سرمایه داری ایران خواهد بود. با چشمان باز باید به حقایق و کمبودهای تلخ جنبشمان بنگریم و از آن درس بگیریم. باید بیش از هر زمانی هیاهوی پوچ پوپولیستی”همگانی”،”خلقی”، “مردم”ی گرایانه و دنباله روانه ی چپ بورژوا- پوپولیست و ناسیونالیست و رفرمیست را در خاک دفن نمائیم چونکه این سنتها به انداز خود بورژوازی و جمهوری اسلامی مانع سر راه پیشروی جنبش طبقاتی و سوسیالیستی و دستیابی به آزادی و برابری هستند!.

متاسفانه با وجود سابقه و تجارب غنی قریب به بیش از یک قرن مبارزات کارگری تحت حاکمیت بورژوازی ایران و هر دو نظام ضد کارگری پادشاهی و اسلامی، با وجود تجارب گرانبهای جنبش جاری ۶-٧ ماه اخیر،…واقعیت این است که هنوز جنبش ما، درسهای کافی نگرفته و فاقد حداقلی از اتحاد و همبستگی سراسری قدرتمند خود است!. هنوز از نبود اهرمها و ابزارهای کلیدی نبرد متحد طبقاتی برای پیروزی کارگری و سوسیالیستی بر جمهوری اسلامی به شدت رنج میبرد. کارگر و مبارزین بدون تشکل و تحزب سوسیالیستی همواره قربانیان ردیف اول دولتها و احزاب بورژوازی و سیاست عوامفریبی”همه با هم”ی بوده و خواهند بود. رفقا!در چنین روزهای روز فکر کردن و چاره جوئی عمیق و جدی برای رفع این نوع مسائل گرهی و سرنوشت ساز نیز هست!. در دوره کنونی خیزش انقلابی، چنانچه بر بستر تحولات سیاسی جاری نتوانیم پرچم کارگری-شورایی و سوسیالیستی خود را به آلترناتیو پیروزی بر جمهوی اسلامی تبدیل نمایم و جامعه را حول آن قطبی نمود و به میدان آورد،شکست خواهیم خورد. به این اعتبار سال ١۴٠٢ میتواند سال بسیار سرنوشت سازی باشد برای طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و مبارز . جنبش ما، از یکسو از جانب یک دولت تمام عیار ضد کارگری بورژوا-اسلامی حاکم دارد سرکوب میشود و از سویی دیگر از جانب بازماندگان بورژوا-شونیست-سلطنت طلب و “اتحاد جمهوری خواهان””خشونت پرهیز”و ملیگرا، که در دوره”امام”، در قدرت گیری فاشیسم جمهوی اسلامی نقش ضد انقلابی و مخرب ایفا کردند، و اکنون آنان نیز در نقش”اپوزسیون”وارد میدان شده اند، و در همراهی با بخشی از جمهوری اسلامی درصدد “باز پس گرفتن ایران” ارتجاعی شان هستند! اما، ما میتوانیم و موظفیم شکست شان دهیم!

 فعالین و پیشروان سوسیالیست جنبش طبقه کارگر!

بیایید پروسه اول مه ی را به پروسه خود آگاهی و اتحاد طبقاتی جنبشمان تبدیل نمایم. تا بتوانیم سد محکمتری را در مقابل نفوذ مداوم دشمنان مان، اعم از گرایشات راست  ضد کارگری در پوزسیون و اپوزسیون ببندیم! با حضور تنها چند ‌هزار فعال کارگری سوسیالیست متحد و پیگیر، قابل اعتمادجنبش،آگاه به شگردهای دشمن، با افق و استراتژی مشترک، که فقط به منافع  و اتحاد کل طبقه و جنبش سوسیالیستی کارگری و پیروزی اش می اندیشند نه هیچ منفعت دیگری، بدون  تردید هم میتوانیم به آن هدف برسیم و هم میتوانیم به اوضاع بسیار نامساعد کنونی جنبش کارگری و پراکندگی ها پایان داد و تناسب قوا را بیش پیش به نفع جنبش کارگری و صف مستقل طبقاتی و آزادیخواهی تغیر بدهیم!از نظر ما در این مقطع طرح مطالبات متحد کننده و پیشبرنده در اول مه ی امسال و پیگیری آن در روزها و ماهای بعداز آن، میتواند برای کل جنبش ما راهگشاه و متحد کننده تر باشد. از این مسیر میتوان گام بلندتری  علیه سرمایه داران حاکم و غیر حاکم برداریم.از جمله: مطالبه  فوری حول افزایش حداقل دستمزد سال ١۴٠٢ به ٢۵- ٣٠ میلیون تومان و تلاش متحد کارگری به منظور لغو تصمیم دولت و شورایعالی کار!،“نپرداختن دستمزد به موقع کارگر جنایت است”، “اخراج ممنوع!”، “بیمه بیکاری برای همه افراد بیکار و آماده بکار”، “دستمزد برابر در ازای کار برابر زنان و مردان”،” پایان دادن به تبعیض و رفتار غیر انسانی با کارگران مهاجر”،”آزادی زندانیان سیاسی و کارگران بازداشت شده”، “توقف فضای سرکوب و امنیتی در مراکز کار و سراسر کشور”، “برخورداری ازحق بدون قید و شرط تشکل و اعتصاب و تحزب کارگران و جامعه”،” شرم آور اعلام کردن کار کودکان” افزایس فوری حقوق باز نشتگان” “تعطیلی رسمی روز جهانی کارگر”، مردود اعلام کردن ‌”هفته ضد کارگری دولتی”، “پایان دادن به پوشش و حجاب اجباری”، “لغو مجازات شنیع اعدام”، برابری کامل زن و مرد، و …   همچنین در این مقطع  نیز بسیار مهم است در راس اعتراض علیه جنایت حمله شیمایی به مدارس کودکان و دختران قرار گرفت،که  توسط حکومت فاشیستی اسلامی کودک کش و ضد زنان سازمان دهی میگردد. 

مطالبات بر حق فوق را تنها با تامین همبستگی و قدرت به مراتب متحدتر جنبش در بعد میلیونی میتوان بازور از حلقومشان بیرون کشید. بدون کسب چنین موقعیتی، در وحوش جمهوری اسلامی نه محقق خواهد شد و نه دادنی هستند. جنبش سیاسی-مطالباتی فوق را با اتکا به مکانیزم مبارزاتی سنتهای اعتراضی و اعتصابات میلیونی کارگری و همچنین جلب حمایت  عملی اکثریت جامعه تحقق میابد. هدف تاکتیکی و بلاوسطه ما در این عرصه شکستن دیوار صفوف دشمنان طبقاتی مان است. این دست از طرح مطالبات نه به منظور توقف در ایستگاه رفرمیستها و سندیکالیستها و بازی در میدانهای چنین سنتهای سازشکار و دولتی، نه حتی به منظور صرف”رادیکال”طرح نمودن روی صفحات کاغذ!. بر عکس، در میدان زمین سخت مبارزه طبقاتی به هدف تدارک انقلاب کارگری و رسیدن به یک حکومت شورایی و سوسیالیستی بدون توقف باید تداوم پیدا کند. از این مجرا ما همواره در جستجوی متحد تر شدن  و انقلابی تر عمل کردن برای کسب پیروزی  و به خاک مالیدن پوزه حاکمیت سرمایه داری ایران هستیم!

 اول ماه مه روز جهانی کارگر است! در این روز نباید اجازه داد هر دولت و حزب دست راستی و جریانی بیاید در باب اهداف فریبکارانه خودش برای کارگران روزه بخوانند! نباید به هیچ وجه در مراسم و نمایشهای دولتی شرکت نمود! در این روز همه باید برای  قدرت اجتماعی طبقه کارگر سر تعظیم فرود بیاورند. باید در چنین پروسه ی به بیربطی کامل  دولتها و جنبشهای مذهبی و ملی گرایانه و اصلاح طلبانه به امر کارگر و جنبش آزادیخواهانه کارگری را هر چه رساتر به صدا در آورد. ضمن استقبال از هر اقدامی علیه سرمایه داری و کارفرما ودولت، و هر شکلی از جشن و گردهمائی وهمبستگی کارگری ولو در ابعاد کوچک، باید از داده ها و سنتهای رایج و کم توقع ومحدود نگرانه نیز عبور کرد. روز کارگر و اعتراض و جشن آنرا به چند نمایش و اکسیون کوچک نباید تقلیل داد! با توجیهاتی ولو واقعی مانند”خفقان” و “سرکوب”هست، ناتوانیها و عدم حضور متحد و قدرتمند در جنبش طبقاتی خودمان را توجیه ننمایم!

برای سنت چپ پوپولیستی فرار از ضرورت ایجاد صف مستقل کارگری و سوسیالیستی و پنا بردن به روشهای “همه با همی”و موج سواری کردن آسان ترین و فریبنده ترین شگرد کارش است. گویا در این میدان مخاطرات کمتر است و آزادی عمل بیشتر. این سنت صف مشترک بازاری، کارگر، معلم ،کارمند،آخوند رام شده، پولدار و بی پول، دمکراسی طلب و مذھبی خواه، اصلاح طلب، و کلا هر شکلی از”مخالفت”صرف با رژیم کنونی را در تئوری دروغ”رنگین کمان”و”اتحاد ھمه مردم” می پیچند تا به اهدف ارتجاعی خود نائل شوند. بدین ترتیب منافع بورژوازی و غیره کارگری”مردم پسند”خود را توجیه مینمایند به قیمت مخدوش کردن و قربانی کردن حقایق و تضادهای بسیار زیاد طبقاتی در جامعه. اما، ما سوسیالیستهای طبقه کارگر میگوئیم قدرت طبقه کارگر صرفا”در خیابانها”نیست!این نوع تلقی از“انقلابیگری” به استراتژی  و انقلابیگری کارگری بیربط است! ما میگویم برعکس، بیشترین قدرت اجتماعی طبقه کارگر بدوا در کارخانه و مراکز کار و در اعتصاب و تعطیل کردن مراکز کار و چرخ تولید نهفته است. بدون رخ دادن چنین اتفاقی، قدرت در کف“خیابانها “نیز، هر چند”باشکوه”و ‌پرهیجان، اما هنوز عامل اصلی و موثر در تغییر تناسب قوای پایه ی و زیربنائی در درون یک جامعه نیست و نخواهد بود!، و اگر هم باشد کارگران و آزدیخوان چیزی بدست نمیآورند مانند اکثر”انقلابات” تاکنونی در جهان. مارشهای “میلیونی”خیابانی( بدون نقش رهبری کننده طبقه کارگر) حتی در اروپا و غرب نیز این حقایق ساده را اثبات نموده که بدون اعتصاب سراسری و خواباندن کامل چرخ تولید، و  همزمان بدون ناظر بودن یک افق کمونیستی ضد سرمایه داری، که برای کسب قدرت سیاسی کارگران و زحمتکشان اقدام مینماید، اعتراضات صرف خیابانی عاملی برای هیچ تحول ریشه ی و زیر بنایی نبوده و نخواهد بود! 

چنانچه کارگران، از جمله در اوضاع سیاسی کنونی ایران، در روز اول مه ی، چرخ تولید را بخوابانند، کلید برق را پائین بکشند، لوله نفت را ببندند، موتور حمل و نقل،تاکسی، اتوبوس، قطار و هواپیما را خاموش نگاهدارند و…، نه تنها قدرت اجتماعی و طبقاتی خود را به رخ جهان خواهند کشید بلکه تناسب قوا را در ایران با سرعت تغییر خواهند داد و لرزه بر پیکره فاسد دولت و سرمایه داران انگل خواهند انداخت. اتفاقا توسل به ابزار اعتصاب متحد و سراسری، به ویژه با جلب حمایت اکثر جامعه، ابزار سرکوب را نیز بی تاثیر خواهد کرد، در چنین موقعیتی بیش از پیش با احترام بیشتری به کارگر و جایگاه سیاسی و اقتصادی او مورد توجه همگان قرار خواهد گرفت!.ابهت، قدرت و رمز هر نوع پیشرفت و تجمع و مراسمهای اعتراضی و همچنین جشنهای همبستگی کارگری از نظر ما درگرو خواباندن چرخ تولید، به تعطیل کشاندن کامل مراکز مھم کارگری در روز اول مه و پخش این خبر مھم در ایران و جھان است، نه رضایت دان صرف به چند گرد همای یا “گلگشت” وعکس گرفتنهای بدون چهره در یک بیابان و بیربط به جامعه و جنبش کارگری! این تنها مسیری خواهد بود که میشود نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی را حتی برای یک دوره هم شده به استیصال کشاند و دست سرکوبگرانه و ظالمانه اش را قطع  و از سر طبقه کارگر و جامعه کوتاهتر کرد.

حزب سوسیالیست انقلابی ایران کلیه کارگران و زحمتکشان و صف آزادیخواهان را فرامیخواند متحدانه و در اشکال مختلف به استقبال تدارک و برگزاری  اول مه ی با شکوه در مراکز کارگری و میادین شهرهای ایران بروند. 

حزب ما همچنین زنان و مردان آزادیخواه، جوانان و دانشجویان، معلمان و فرهنگیان، بازنشتگان، دانش آموزان  و خانواده آنان را نیز فرامیخواند، در برنامه های روز ١١ اردیبهشت، با پیوستن به صف کارگران، شرکت فعال داشته و این  روند سرنوشت ساز را تقویت نمایند!. امسال بیش از پیش لازم است همه شهروندان مبارز در مقابل هر نوع  فشار و تعرضی از جانب اوباش جمهوری اسلامی، از کارگران و فرزندان خود شان حمایت نمایند! 

زنده باد اول مه ی، روز جهانی کارگران!مرگ بر نظام سرمایه داری!

زنده باد سوسیالیسم!مرگ بر جمهوری اسلامی!

زنده باد حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان!

حزب سوسیالیست انقلابی ایران

Iransocialist2017@gmail.com

 ٢٨فروردین ١۴٠٢

١٧ آوریل ٢٠٢٣