اول ماه مه امسال طبقه کارگر باید منشور خود را جلوی قیام مردم ارائه دهد!

اول ماه مه امسال طبقه کارگر باید منشور خود را جلوی قیام مردم ارائه دهد!

قیام ۱۴۰۱ که آغاز شد بطور طبیعی طبقات مختلف بالاخره آمدند جلو و هرکدام عرض اندام کردند و نظام امپریالیستی غرب هم تلاش کرد “انقلاب مخملی” را بجای انقلاب حقنه مردم کند.

حالا این توهمها شکسته و “منشورهای دست راستی” و تلاش برای ساختن “رهبری” از چند تا مهره سوخته به محوریت شازده نقش بر آب شده و شازده سر به دیوار صهیونیزم ارتجاعی التماس دعایش هم باعث ابروریزی بیشتر و دوری چند نفر گیج و گنگی که تا دیروز فراخوان رفرم می دادند هم از دورش گریزان شده اند.

داد و بیدادها و هیاهوهای انترناشنال بلندگوی ضد انقلاب خارج کشوری کنار هیاهوهای خود ؤزیم اسلامی بی معنی شده و در آخرین مرحله “منشور حداقلی” که بلندگوی طبقه متوسط معترض جامعه ایران بود هم آبکی بودنش روشن شده و عده ای از چپهای “ماکیزمالیست” که برایش سینه می زنند نتوانستند در آلمان بجائی برسند . اینها را که مرور می کنم بیشتر امیدوار می شوم چرا که خاصیت قیامهای مردم وقتی نداوم می یابد اتفاقا حاشیه زدن گرایشات آبکی است. تضاد طبقاتی در جامعه ایران اینقدر تشدید شده که گرایشات نیم بند چپ هم راهی برای ماندن در میانه ندارند.

حالا نوبت طبقه کارگر است که به میانه بیاید و حرفهای اصلی خود را شفاف بزند. ایستادن پشت اعتراضات صنفی که سالهای پیش “پیشروی” بود حالا پسرویست و دیگر طبقه کارگر را روی آب نگه نمی دارد.دعوا بر سر مزد و دستمزدهای تعویق یافته کافی نیست.

اعتراضات کارگری باید سراسری شود و موضوع  دعوا باید آزادی همه زندانیان سیاسی باشد .موضوع باید آن باشد که اسناعیل بخشی چند سال بخش اعلام کرد یعنی “حکومت شورائی”!

اول ماه مه امثال شانس و موقعیت مهمی است که طبقه کارگر ایران را به مرکز تحول سیاسی انقلابی بالا بکشد.

منشور انقلابی طبقه کارگر پایانی بر منشورهای آبکی پایانی بر تلاشهای طبقات ضد انقلاب و حکومت اسلامی و حکومتهای حامیش همینطور حکومتهای غربی می تواند باشد که همه ایستاده اند تا این قیام به نتیجه نرسد.

طبقه کارگر ایران باید برای اولین بار و سراسری حق مسلم خود برای حکومت کردن برای آزادی و برابری برای پایان دادن به نظام کثیف سرمایه داری بلند اعلام کند.

سرنوشت قیامی که سال پیش شروع شد به این حرکت کیفی طبقه کارگر گره خرده و بیرون از این امکان راهی برای نجات جامعه نیست.جامعه و مردم ایران باید بدانند که نظام نابرابر نظام ضد زن نظام ضد انسانی موجود رگ حیاتش در دستهای طبقه کارگر است.

اتحاد واقعی که جامعه ایران را به رهائی می رساند حول طبقه کارگر حول قدرت طبقه کارگر ایران ، می تواند نه تنها تاریخ ایران را ورق بزند بلکه موجی خواهد بود که ژئوپولتیک جهانی وارونه و بخران زده کنونی را به شوقی تازه خواهد کشاند.بهار زندگی و شادی بهار امید در قرن ۲۱ منتظر چنین روزی است که سازمانهای کارگری موجود در ایران یکصدا بیانیه خود و منشور رهائی طبقه کارگر را جلوی میز سیاست ایران و جهان قرار دهند.

زنده باد مبارزه همه حامیان طبقه کارگر برای آزادی برابری و حکومت کارگری!