بیش از یک ماه است که دولت اشغالگر اسرائیل به بهانه حملات حماس به شهروندان اسرائیلی در ۷ اکتبر، نوار غزه را زیر شدیدترین بمبارانها قرار داده است. در نوار غزه که سالهاست تحت محاصره دولت نژادپرست اسرائیل قرار دارد و خیلیها آنرا بزرگترین زندان باز جهان مینامند بیش از دو میلیون فلسطینی در منطقهای کوچک زندگی میکردند که اکنون نزدیک به ده هزار نفر از اهالی این منطقه بر اثر بمبارانهای وحشیانه ارتش اسرائیل به قتل رسیدهاند که بیش از ۴۰ درصد آنها را کودکان تشکیل میدهند.
دولت فاشیست اسرائیل جدا از حملات نظامی به مردم غیر نظامی، کل منطقه را محاصره نموده و از ورود آب و غذا و دارو و سوخت و برق جلوگیری کرده و ضمن آن که به مردم گرسنگی میدهد، باعث ایجاد شرایط بسیار سخت و دشوار و غیر بهداشتی در منطقه نوار غزه گشته است. دولت اسرائیل چنین شرارتها و جنایات را با عملیات حماس توجیه نموده و بیشرمانه با نقض بدیهیترین حقوق انسانها به “مجازات دستهجمعی” مردم غزه پرداخته و نه تنها به آتشبس تن نمیدهد بلکه از زبان نخستوزیر فاشیست خود از با خاک یکسان کردن این منطقه سخن میگوید.
وحشیگریهای اسرائیل علیه مردم فلسطینی غزه تاکنون موجب اعتراضات وسیع در سطح جهان شده و در این رابطه تظاهراتهای بزرگی شکل گرفته است تا آنجا که میلیونها نفر در شهرهای مختلف جهان از اردن و مصر و ترکیه گرفته تا لندن، نیویورک و واشنگتن و پاریس و برلین به خیابانها آمده و ضمن محکوم کردن جنایات اسرائیل بر ضرورت آتشبس فوری و پایان محاصره غزه پای فشردهاند. اما به رغم همه فریادها و اعتراضات تودههای آگاه و عدالتخواه جهان و خواست آنها بر پایان دادن به نسلکشی در غزه، امپریالیسم آمریکا و دیگر امپریالیستهای غرب با آتشبس مخالفت کرده و حتی در شورای امنیت سازمان ملل، علیه پایان دادن به جنگ رای دادند.
آشکار است که اقدام این امپریالیستها معنایی جز این ندارد که آنها خواهان تداوم جنگ وحشیانه کنونی و کشتار کودکان و نسلکشی تودههای تحت ستم فلسطینی در غزه توسط ارتش اسرائیل میباشند. خود این واقعیت یک بار دیگر نشان میدهد که چگونه موجودیت صهیونیستی اسرائیل با سلطه امپریالیسم و به خصوص امپریالیسم آمریکا تنیده است. بی دلیل نیست که بعد از ۷ اکتبر، آمریکا ناو هواپیمابر خود به نام “جرالد فورد” را به نزدیک سواحل اسرائیل فرستاد و رئیس جمهور آمریکا تاکید کرد که همه نیازهای تسلیحاتی اسرائیل را تهیه خواهد کرد و بمبها و موشکهایی که کودکان و مردم غیر نظامی فلسطینی توسط ارتش اسرائیل به وسیله آنها به خاک و خون کشیده شدند را جایگزین خواهد کرد.
بی دلیل نیست که با فاصله کمی از آمریکا، دیگر قدرتهای امپریالیستی و ضد مردمیِ همصفاش به رغم تمام فریادهای فریبکارانهشان در دفاع از “حقوق بشر”، “حق حیات” و “مخالفت با اعدام” و “مجازات مرگ”، بر قتل عام تدریجی و نسلکشی تودههای محروم فلسطینی توسط دولت اشغالگر و فاشیستی اسراییل، نه تنها چشم بسته بلکه امکانات تحقق و گسترش جنایات آن را فراهم میکنند.
واقعیات فوق بار دیگر به کارگران و دیگر تودههای تحت ستم در سراسر جهان نشان میدهد که دشمنان کارگران و ستمدیدگان چه نیروهایی هستند و چرا برای رسیدن به آزادی باید نابودی این دشمنان را در دستور کار قرار داد. جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین به روشنی نشان داده که امپریالیستها دشمنان اصلی مردم منطقه میباشند. بنابراین کارگران و ستمدیدگان منطقه برای رسیدن به آزادی باید این دشمنان، در هر لباسی و چهرهای که ظاهر میشوند را بشناسند و آنها را آماج حملات خود قرار دهند.
با تکیه بر چنین شناخت واقعیایست که ما شاهد موجی از وسیعترین اعتراضات تودهای در سراسر جهان علیه جنایات صهیونیستها و اربابان امپریالیستشان علیه خلق فلسطین هستیم و کارگران در هر جا دستشان رسیده در کار تولید و ارسال سلاح و ادوات جنگی دولتهایشان برای اسراییل اخلال ایجاد کردهاند.
جنگ کنونی جنگ امپریالیستها و صهیونیستها علیه کارگران و ستمدیدگان میباشد. به همین دلیل هم کارگران جهان و از جمله کارگران مبارز و آگاه ایران بالقوه مخالف سر سخت چنین جنگی میباشند. آنها باید ضمن دفاع از حقوق خلق فلسطین بر حق تعیین سرنوشتِ این خلق پای فشرده و بر این امر آگاه باشند که این حق تنها در یک شرایط آزاد و دمکراتیک امکان تحقق پیدا میکند و شرایط آزاد و دمکراتیک مورد نظر نیز تنها با نابودی سلطه امپریالیسم، این مدافع آشکار نظم سرمایهداری حاکم دست یافتنی میباشد. از اینجاست که مبارزه برای نابودی نظم ظالمانه سرمایهداری، نظامی که از سوی امپریالیستها پشتیبانی میشود وظیفه بزرگ و انترناسیونالیستی کارگران هر کشور را تشکیل میدهد.
کارگران ایران نیز باید به سهم خویش بکوشند با همبستگی با خلق محروم فلسطین قدمهای جدی در پیکار مشترک علیه امپریالیسم و سگهای زنجیریاش در منطقه بردارند.